قانون گذاری در خانه چگونه قابل انجام است؟ همهی ما به عنوان والد خط قرمزها و قوانینی داریم که میخواهیم در خانه رعایت شود و تلاشهای زیادی هم در این راستا انجام میدهیم. اما نتیجهی دلخواه را نمیگیریم و نمیدانیم اشتباه از کجاست.
مشخص و واضح بودن قوانین، ثابت قدم بودن در اجرای آنها و تعیین پیامدهای منفی برای زیر پا گذاشتن چهارچوبها، از مهمترین اصول قانون گذاری در خانه هستند. در ادامه به صورت مفصل به این موضوع میپردازیم و بایدها و نبایدها را در بحث تعیین قوانین بیان میکنیم. با ما همراه باشید.
سرفصلهای این مطلب
Toggleفواید قانون گذاری در خانه
شاید از دور اینطور به نظر برسد که منافع قانون گذاری در خانه صرفاً به پدر و مادر میرسد؛ چون میتوانند بر مسنَد قدرت بنشینند و با اجرای احکام نظم را در محیط خانواده برقرار کنند! اما در حقیقت، چهارچوبهای منطقی و مناسب به کودکان حس امنیت میدهند و آنها را برای پذیرش قوانین در محیطهای دیگر (مثل مدرسه و گروههای دوستی) آماده میکنند. سایر فواید قانون گذاری در خانه عبارتند از:
- به فرزندان کمک میکند بهتر بتوانند رفتارهای درست را از رفتارهای نادرست تفکیک کنند.
- باعث میشود هنگامی که کودک در مکانهایی به جز خانه قرار دارد هم، بتواند قوانینِ خاص آن مکان را بهتر درک و رعایت کند.
- وقتی پیامدهای مشخصی برای نقض قوانین خانه وجود دارد، کودکان یاد میگیرند که قوانین و چهارچوبها مهم هستند.
- مشکلات و تنشهای داخل منزل را کاهش میدهد و باعث میشود همهی اعضای خانواده بهتر باهم کنار بیایند.
- نظم و انضباط را در خانه و به خصوص فرزندان افزایش میدهد.
- به کودک حس امنیت، ثبات و پیشبینیپذیری میدهد.
- موجب میشود بین سبک تربیتی پدر و مادر یا سایر مراقبان، تعارض و چند دستگی وجود نداشته باشد.
- آسیبهای فیزیکی را برای فرزندان کاهش میدهد. (به خاطر قوانینی که برای ایمنی کودکان یا مثلا موقع درگیری فیزیکی بین خواهر و برادرها وضع میشود.)
- رفتارهای مثبت را افزایش میدهد؛ چون وقتی کودکان بتوانند درست را از نادرست تفکیک کنند و با پیامدها آشنا باشند، انگیزهی بیشتری برای رعایت رفتارهای مثبت دارند.
- به کاهش استرس کمک میکند؛ زیرا وقتی واکنشهای یکسانی در مورد رفتارهای نادرست وجود ندارد، کودکان نمیدانند پس از هر رفتار چه چیزی در انتظارشان است!
- علاوه بر تمام این موارد، موجب میشود عدالت بیشتری در محیط خانه برقرار باشد و میزان عصبانیت یا پرخاشگری کودکان را کاهش میدهد.
بیشتر بخوانید:
برای چه موضوعاتی قوانین وضع کنیم؟
لازم است در نظر داشته باشیم که مرز باریکی بین وضع صحیح قوانین و تبدیل کردن خانه به یک محیط دیکتاتوری وجود دارد! چهارچوبها در عین حال که بسیار مفید و کمککننده هستند، اگر از حدی بیشتر شوند، رشد کودک را خفه میکنند. برای کودک دشوار است که قوانین زیادی را به خاطر بسپارد و این کار به همان اندازه آسیبزننده است که نبود قوانین میتواند آسیبزننده باشد.
به طور کلی میتوانیم ۵ دستهی مهم را در نظر داشته باشیم و بر این اساس چهارچوبها را تعیین کنیم:
1ـ قوانینی که به ایمنی فیزیکی و عاطفی مربوط هستند
قوانین دستهی ایمنی شامل قوانینی هستند که به ایمنی فیزیکی و عاطفی کودکان مربوطاند. وقتی بچهها حس امنیت دارند، انرژیشان را در جهت مثبت و در مسیر کشف استعدادهایشان و شناخت محیط پیرامون صرف میکنند.
مثالهایی برای قوانین دستهی ایمنی فیزیکی:
- وقتی حمام هستم، اگر زنگ خانه به صدا در آمد، در را باز نکنید. (یا مثلا از تصویر آیفون نگاه کنید و فقط در صورتی که بابا یا مامانبزرگ پشت در بود باز کنید.)
- مبلها برای نشستن هستند. (یعنی ایستادن یا پریدن ممنوع است.)
- اگر بیرون از منزل بودیم و غریبهای سوالی پرسید یا درخواستی داشت، ابتدا با من یا بزرگتری که همراهتان است مطرح کنید.
مثالهایی برای قوانین ایمنی عاطفی:
- همهی اعضای خانواده سعی میکنیم احساساتمان را به شکل سالمی به اشتراک بگذاریم. (البته منظور از واژهی «شکل سالم» باید مشخص شود.)
- احساسات بقیه را تحقیر نمیکنیم.
- از کلمات محبتآمیز استفاده میکنیم.
- اگر عصبانی شدیم، ۵ نفس عمیق میکشیم و واکنش سریع نشان نمیدهیم.
2ـ قوانینی که نکات اخلاقی را یادآوری میکنند
این دسته نیز اهمیت زیادی دارد؛ زیرا درست و نادرستهای اخلاقی را به فرزندان میآموزد.
مثالهایی برای قوانین اخلاقی:
- هر زمان اشتباهی مرتکب شدیم، معذرتخواهی میکنیم.
- به دیگران آزار کلامی یا فیزیکی نمیرسانیم.
- همیشه سعی میکنیم حقیقت را بگوییم.
- اگر کسی در حال حرف زدن بود، بین صحبتهایش حرف نمیزنیم.
3ـ قوانینی که مربوط به ایجاد عادات سالم هستند
دستهی سوم قوانینی هستند که به همهی اعضای خانواده (به خصوص فرزندان) کمک میکنند عادات سالمتری داشته باشند. به عنوان مثال:
- هنگام خوردن غذا از موبایل یا تبلت استفاده نمیکنیم.
- شبها قبل از خوابیدن مسواک میزنیم.
- لباسهای کثیف را در سبد مخصوص قرار میدهیم.
- در روز ۲ ساعت میتوانیم از صفحههای نمایشگر مثل موبایل، تبلت یا تلویزیون استفاده کنیم. (البته این مقدار ساعت صرفا مثال است و به شرایط زندگی یا سن کودکان بستگی دارد.)
- پس از رسیدن به خانه و پوشیدن لباس راحتی، لباسهای بیرونی را در کمد آویزان میکنیم.
4ـ قوانینی که مهارتهای اجتماعی را تقویت میکنند
قوانینی وجود دارند که به کودکان کمک میکنند در گروههای اجتماعی دیگر راحتتر همکاری داشته باشند و ارتباط برقرار کنند؛ به عنوان مثال:
- از اسباببازیها به نوبت استفاده کنید.
- اسباببازیها را با هم به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
کودکان در بازههای سنی مختلف چقدر توانایی رعایت قوانین را دارند؟
قبل از قانون گذاری در خانه، بهتر است با ویژگیهای مشخصی که در بازهی سنی فرزندمان وجود دارد آشنا شویم. این موضوع کمک میکند که ماجرا را از چشمان آنها ببینیم، قوانین مناسبتری وضع کنیم و بدانیم که کودک تا چه اندازه توانایی رعایت قوانین را دارد. (با استفاده از سرچ در گوگل اطلاعات زیادی به دست میآورید؛ عبارت ویژگیهای کودک سه ساله را (به عنوان مثال) جستجو کنید.) اما به طور خلاصه:
1ـ کودکان در بازهی سنی پیش دبستانی
اکثر کودکان از ۳ الی ۴ سالگی توانایی درک قانونهای ساده را دارند اما احتمال زیادی وجود دارد که قوانین را فراموش کنند یا در لحظهی موعود (!) از ذهنشان برود. بنابراین اگر فرزندمان بین ۳ تا ۶ سال سن دارد، شاید نیاز باشد قوانین را به صورت همدلانه در موقعیتهای مختلف به او یادآوری کنیم.
2ـ کودکان در بازهی سنی دبستان و پیش از نوجوانی
در این دوره کودکان توانایی بیشتری برای به خاطر سپردن چهارچوبها دارند و با کمک کمتری از جانب والدین، میتوانند قوانین مختلف را رعایت کنند. اما باز هم گاهی به یادآوری و حمایت والدین نیاز دارند.
3ـ بازهی سنی نوجوانی
قوانین و چهارچوبها برای دوران نوجوانی هم اهمیت زیادی دارد؛ زیرا تغییرات زیادی در جسم و ذهن فرد نوجوان در حال رخ دادن است و وجود روالها و قوانین کمک میکند که در بین این سیل تغییرات، حس امنیت به او منتقل شود.
اما نکتهی مهم این است که میل به مستقل بودن در دورهی نوجوانی بسیار پررنگ میشود و اجرای نادرست چهارچوبها یا افراطی بودن آنها نتیجهی معکوس خواهد داشت. اگر فرزندمان در این بازهی سنی قرار دارد، بهتر است از اسم «قانون» استفاده نکنیم و کلمهی «انتظارات» را جایگزین کنیم تا بار معنایی مثبتتری داشته باشد و حس همدلی را منتقل کند.
علاوه بر این، لازم است به جای آنکه در جایگاه یک والد سختگیر و همهچیز دان قرار بگیریم، در کنار نوجوان باشیم؛ به او این پیامها را منتقل کنیم که ما هم همهچیز را نمیدانیم، باهم در یک تیم هستیم و او را درک میکنیم.
نکات مهم برای قانون گذاری در خانه برای کودکان
اما چگونه قوانین را وضع کنیم؟ جزئیاتی وجود دارند که اگر رعایت نشوند، اثرگذاری قانونها را از بین میبرند یا رعایت آنها را برای کودکان دشوار میکنند. اصلیترین نکات قانون گذاری در خانه عبارتند از:
1ـ قوانین را به صورت واضح مشخص میکنیم
در بسیاری از مواقع، دلیل ناکامیهایمان این است که موضوعات مورد نظرمان وضوح لازم را ندارند. وقتی به کودک میگوییم «دختر یا پسر خوبی باش.»، او درکی از مرزهای خوب یا بد بودن ندارد و نمیداند دقیقا چه رفتارهایی متناسب با خوب بودن است. بنابراین، لازم است به طور واضح و روشن مشخص کنیم که چه رفتاری صحیح و چه رفتاری نادرست محسوب میشود یا به طور کلی در مورد تمام قوانین مورد نظرمان، از جملات واضح و با جزئیات استفاده کنیم.
به عنوان مثال:
- با دیگران به گونهای صحبت میکنیم که دوست داریم با ما صحبت شود.
- هر چقدر هم عصبانی شدیم، اجازه نداریم به دیگران آسیب فیزیکی برسانیم یا فرد دیگری را کتک بزنیم.
- اگر کسی در حال صحبت کردن است، صبر میکنیم تا جملهاش تمام شود و بعد شروع به حرف زدن میکنیم.
- اگر عصبانی شدیم، به اتاق دیگری میرویم و چند نفس عمیق میکشیم؛ فریاد زدن یک رفتار اشتباه است.
2ـ تعداد قوانین را در حد منطقی و معقول نگه میداریم
قوانین زیاد نه تنها رشد کودک را خفه میکند، بلکه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. به خاطر سپردن لیست طویلی از قوانین و رعایت کردن همهی آنها برای کودک دشوار است؛ در نتیجه، بهتر است تعداد قوانین مهم و اصلی را در حد ۵ الی ۶ عدد نگه داریم.
بیشتر بخوانید:
3ـ با ذکر مثال توضیح میدهیم!
گاهی بیان یک خطی قوانین کفایت نمیکند. اگر کودک خردسال باشد، شاید معنی بعضی از کلمات را به طور واضح درک نکند؛ مثلا اگر میگوییم «نباید به دیگران آسیب فیزیکی یا عاطفی برسانیم.»، زمانی که کودک فرد دیگری را کتک میزند یا از کلمات نامناسب استفاده میکند، به او یادآوری میکنیم که این رفتار یا این کلماتی که اکنون به زبان آورده، آسیب فیزیکی و عاطفی محسوب میشوند. به این صورت کودک مرزها را بهتر درک میکند و به مرور چهارچوبها را یاد میگیرد.
4ـ قانونها را به صورت مثبت بیان میکنیم
هدف اصلی از قانون گذاری در خانه این است که به کودکان بیاموزیم چه رفتارهایی مثبت هستند و چه انتظارات و مرزهایی داریم؛ وقتی قوانین را به صورت مثبت بیان میکنیم، خودشان حاوی یادآوری رفتارهای مثبت هستند و به جای اینکه به کودک بگویند «چه کارهایی را نمیتواند انجام دهد.»، به کودک میآموزند که «چه رفتارهایی را میتواند انجام دهد و چه انتخابهایی دارد.». به این صورت تأثیرگذاری قوانین بیشتر میشود. مثلا بیایید این دو قانون را مقایسه کنیم:
- «به برادرت فحش نده!»
- « کلمهای که به کار بردی، کلمهی مناسبی نبود؛ وقتی عصبانی یا ناراحت هستیم، قبل از صحبت کردن کمی صبر میکنیم یا نفس عمیق میکشیم تا کلمات مناسب را برای صحبت کردن پیدا کنیم.»
به این صورت به جای آنکه صرفاً کودک را از انجام یک رفتار منع کنیم، قانون مورد نظر را در قالب یک جملهی مثبت و همدلانه بیان میکنیم و راهکار ارائه میدهیم.
5ـ در مورد قوانین با سایر مراقبان کودک صحبت میکنیم
اگر ساعاتی از روز فرد دیگری از فرزندمان مراقبت میکند، لازم است چهارچوبها و قوانین را با او هم در میان بگذاریم؛ چون در غیر این صورت اثرگذاری قوانین کم میشود. مثلا اگر کودک اجازه نداشته باشد از منزل دیگران وسیلهای همراه با خود بردارد اما مادربزرگ این اجازه را به او بدهد، کودک سینگالهای متفاوتی از مراقبانش میگیرد، دچار سردرگمی میشود و ممکن است به چهارچوبها پایبند باقی نماند.
6ـ توجه میکنیم که چهارچوبها منطقی و قابل اجرا باشند
اگر برای تعیین قوانین درگیر کمالگرایی شویم، نتیجهی دلخواه را نمیگیریم. از همان ابتدا نمیتوانیم پا را روی پلهی ششم بگذاریم! از قوانین ساده و متناسب با سن کودک شروع میکنیم و به مرور با قرار گرفتن در مسیر و افزایش سن و درک کودک، قانونها را تغییر یا افزایش میدهیم.
بیشتر بخوانید:
7ـ این پیام را منتقل میکنیم که همهی ما در یک تیم هستیم
بررسیها نشان میدهد که اگر با موضعِ «من پدر (یا مادر) هستم، از تو بیشتر میدانم و هرچه میگویم را باید رعایت کنی.» قوانین را اجرا کنیم، نتیجهی کمتری میگیریم؛ موضع صحیح میتواند این باشد: «همهی ما اعضای یک خانواده و در یک تیم هستیم، همدیگر را درک میکنیم و در عین حال قوانینی داریم که سعی میکنیم آنها را رعایت کنیم.»
به این صورت کودک انگیزهی بیشتری برای همکاری دارد، متوجه میشود که کسی در جبههی مخالف او نیست و قوانین برای افزایش کیفیت زندگی همهی اعضای خانواده هستند. به عنوان مثال بیایید این دو مورد را بررسی کنیم:
- موقع غذا خوردن استفاده از گوشی ممنوع!
- درک میکنم که تماشای انیمیشن جذاب است؛ من هم گاهی دوست دارم موقع غذا خوردن از گوشی استفاده کنم. اما این کار باعث میشود از غذا خوردن لذت نبریم و به چیزی که میخوریم توجه نداشته باشیم. پس بیا الان موبایل را کنار بگذاریم و در کنار بقیه از غذا لذت ببریم.
8ـ برای کودکان بزرگتر دلیل قوانین را توضیح میدهیم
اگر فرزندمان خردسال نیست و میتوانیم با او صحبت کنیم، لازم است در ابتدا توضیح دهیم که چرا قانون مورد نظر تعیین شده است و به چه دلیلی این موضوع اهمیت دارد. در بسیاری از مواقع رعایت چهارچوبها دشوار است؛ مثلا زمانی که کودک حس عصبانیت دارد، سخت است که به قانونِ احترام گذاشتن پایبند بماند و بر میل خودش به پرخاشگری غلبه کند.
اما اگر دلیل اصلی این موضوع را بداند، در لحظه توانایی بیشتری برای کنترل عصبانیتش خواهد داشت. برای تأثیرگذاری بیشتر، میتوانیم از داستانها یا نقاشی برای توضیح دادن دلیل قوانین کمک بگیریم؛ مثلا انیمیشن درون و بیرون، یک انیمیشن عالی برای آموزش احساسات است و میتوانیم به کودک توضیح دهیم که موقع بروز خشم، حس عصبانیت ادارهی میز کنترل را بر عهده میگیرد و شاید نتوانیم واکنش مناسبی نشان دهیم.
9ـ کودکان را در تعیین قوانین مشارکت دهیم
این مورد، بر اصل مهمِ «هم تیمی بودن» که در شمارهی ۷ گفته شد اشاره دارد. وقتی همهی اعضای خانواده با همفکری و مشورت با یکدیگر قوانین را انتخاب میکنیم، فرزندان انگیزهی بیشتری برای همکاری دارند؛ چون خودشان هم در وضع قوانین نقش داشتهاند و خود را بخشی از ماجرا میدانند.
علاوه بر این، میتوانند سوالهایشان را مطرح کنند و دلیل چهارچوبها را بفهمند. همچنین نظراتشان را بیان میکنند و در نهایت قانونی تصویب میشود که همهی اعضا با آن موافق هستند و احتمال اجرا شدن آن بیشتر میشود.
به عنوان مثال، اگر فرزندانمان از تبلت و موبایل زیاد استفاده میکنند، میتوانیم به آنها بگوییم که ما هم با این مشکل درگیر هستیم و با کمک یکدیگر به دنبال راهحلی باشیم که استفاده از تلفن همراه را کاهش دهیم؛ مثلا ساعات مشخصی برای این کار تعیین کنیم و همگی باهم بر سر ساعت معینی به توافق برسیم.
10ـ خودمان الگوی مناسبی برای اجرای قوانین باشیم
اصل مهم بعدی برای قانون گذاری در خانه، نشان دادن قوانین با رفتارهاست. یعنی ما هم به عنوان والد از قوانینی که برای همهی اعضای خانواده وضع میکنیم، پیروی کنیم. کودکان بیشتر از اینکه از حرفهای ما بیاموزند، از رفتارهایمان الگو میگیرند.
گاهی هم لازم است قوانینی که صرفاً در مورد فرزندان وجود دارد را با رفتار آموزش دهیم؛ مثلا اگر به کودک میگوییم که با قاب عکس بازی نکند اما او به این کار ادامه میدهد، به آرامی قاب را از دست او میگیریم و کودک را به سمت اسباببازیهایش میبریم. شاید نیاز باشد در زمانهای مختلف چندین دفعه این کار را تکرار کنیم تا کودک بداند که این موضوع جدی است و به جای آن میتواند با اسباببازیهایش بازی کند.
بیشتر بخوانید:
11ـ ثابت قدم باشیم
مهم است در مورد چهارچوبها ثابت قدم باشیم تا کودک بداند که در هر شرایطی رعایت برخی از قوانین اهمیت دارد. اگر یک بار موضع محکم بگیریم و بار بعد کوتاه بیاییم، کودک به این نتیجه میرسد که مرزها آنقدر هم سفت و سخت نیستند و با کمی پافشاری میتواند چهارچوبها را زیر پا بگذارد!
12ـ احساسات کودک را درک میکنیم
گاهی برای کودکان سخت است که قوانین را رعایت کنند(به خصوص در کودکان خردسال)؛ ممکن است بیقراری یا گریه کنند و بخواهند بر خلاف چهارچوبها رفتار کنند. مثلا ممکن است یکی از قوانینِ ما این باشد که کودک اجازه ندارد از منزل دیگران وسیلهای بردارد؛ در اولین دفعات اجرای این قانون، همهچیز بدون درد و خونریزی پیش نخواهد رفت! شاید کودک جیغ بزند، گریه کند، لجبازی کند و با تمام وجود بخواهد وسیلهی مورد نظرش را بردارد.
در این شرایط، در عین اینکه به خط قرمزها پایبند هستیم و کوتاه نمیآییم، لازم است نشان دهیم که احساسات کودک را درک میکنیم، متوجه هستیم که چقدر میخواهد آن وسیله را داشته باشد، ناراحتیاش را به رسمیت میشناسیم و همدلی میکنیم.
به این صورت کودک میبیند که دیده و شنیده میشود اما کاری که میخواهد انجام دهد ممکن نیست.
اگر قوانین رعایت نشدند چه واکنشی داشته باشیم؟
و اما بخش مهم ماجرا! اگر تمام نکات بخش قبل را رعایت کردیم و باز هم قوانین رعایت نشدند، چه واکنشی صحیح است؟ مسلماً موقعیتهایی پیش میآید که کودکان چهارچوبها را زیر پا بگذارند؛ در این شرایط واکنش ما اهمیت بسیار زیادی دارد. در این بخش به نکاتی میپردازیم که به واکنش صحیح کمک میکنند.
1ـ پرخاشگری و واکنش شدید ممنوع!
در مواقعی که قوانین زیر پا گذاشته میشود و رفتار کودک نامناسب است، شاید کنترل خود را از دست بدهیم و به پرخاشگری و سرزنش کردن روی بیاوریم. اما این رفتارها نهتنها کمکی به موضوع نمیکند، بلکه در بلندمدت آسیبهای زیادی به کودک میزند. در کنار اجرای پیامدهای منطقی (که در ادامه در مورد آن صحبت میکنیم.)، به این فکر میکنیم که دلیل رعایت نکردن قوانین چه بود؟
آیا من و مراقبان دیگر در مورد رعایت این قانون یکپارچه بودهایم؟ آیا به طور مداوم پیامدهای نقض قوانین را اجرا کردهام؟ پیامدهایی که در نظر میگیرم به گونهای هستند که کودک در مورد رعایت قوانین جدی باشد؟ آیا رفتارهای مثبت کودک را تشویق میکنم؟ یا صرفاً روی رفتارهای منفی متمرکز هستم؟ و سوالهایی از این قبیل…
بیشتر بخوانید:
2ـ پیامدهای مناسب انتخاب میکنیم
در عین حال که واکنش افراطی اشتباه است، نباید از کنار نقض قوانین بیتوجه عبور کنیم؛ چون در این صورت این پیام را به کودک رساندهایم که «فلان قانون را تعیین کردهام اما آنقدرها هم در موردش جدی نیستم!» پیامدها کاملاً به نوع قانون، سن کودک و توافقهایی که داشتیم بستگی دارد.
مثلا اگر قانون نقض شده موضوع کمخطرتری است، شاید صرفاً گفتنِ اسم کودک با حالت تأکیدی و هدایت او به سمت رفتار صحیح کفایت کند. اما اگر قانونهای جدیتر و خط قرمزهای مهمتری زیر پا گذاشته میشوند، میتوانیم یک تنبیه در نظر بگیریم. مثلا:
- حذف یک امتیاز مثل تماشای تلویزیون، بازی کردن با دوستان یا بازی کردن با موبایل برای بازهی زمانی مشخص
- کاهش پول تو جیبی برای بازهی زمانی معین
3ـ میتوانیم از قبل در مورد پیامدها به توافق برسیم
برای قانون گذاری در خانه و پس از مشورت کردن با همهی اعضای خانواده، میتوانیم پیامدهای نقض هر قانون را از همان ابتدا مشخص کنیم. مثلا بگوییم که اگر قانون «با احترام صحبت کردن با اطرافیان» نقض شود، مجازات آن «ممنوعیت تماشای تلویزیون برای نصف روز» است.
برای اثرگذاری بیشتر میتوانیم قوانین را روی کاغذ یا تابلوی وایت برد نوشته و در گوشهای از خانه قرار دهیم تا در معرض دید باشد. به این صورت چهارچوبها و قوانین مشخص هستند و عواقب زیر پا گذاشتن هر قانون هم مشخص است.
کلام آخر
به پایان مقالهی «قانون گذاری در خانه» رسیدیم. نکاتی که در این مقاله گفته شد، نکاتی مهم اما کلی در مورد قانونگذاری بودند. در نهایت جزئیات چگونگی اجرای این موضوع و نحوهی آموزش قوانین، به شرایط شما و ویژگیهای فرزندانتان بستگی دارد. یک طرح کلی برای تمام خانوادهها جوابگو نیست و بر اساس نکات گفته شده، میتوانید از چاشنی خلاقیت برای اجرای یک طرح مناسب برای خانوادهتان استفاده کنید.
شما در زمینهی قانون گذاری در خانه از چه روشهایی استفاده میکنید؟ با چه چالشها و مشکلاتی درگیر هستید؟
نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منابع:
25 دیدگاه دربارهٔ «قانون گذاری در خانه؛ چگونه برای فرزندانمان قوانین وضع کنیم؟»
بینظیر بود
خیلی برای من مفید واقع شد
😊🌱
رعایت قوانین خانه برای کودکان کمی سخته
امیدوارم به مرور عادت کنن
متشکرم
بله دوست عزیز زمانبر هست و باید اجازه بدیم تا مسیر عصبیش شکل بگیره😊
بسیار عالی
من با مشورت و گرفتن نظر از دخترم قوانین خانه رو گذاشتم
حتی بعضی از قوانین برای خودم و همسرم هست
به نظر شما خوبه؟
مهیا جان قانون گذاری باید با همفکری کودک و والدین اتفاق بیوفته و خود والدین قانون هایی که میزارن رو رعایت کنن🌱🌱
سلام و خسته نباشید
من پسرم 7 سالشه به هیچ عنوان قانع نمیشه که بازی های رایانه ای مناسب سنش نیس
باعث شده پرخاشگر شه
چطور باید قانعش کنم؟
حمیده جان شما باید روی موضوع کنترل رسانه کار کنید که در دوره پدر ومادر حرفه ای به صورت کامل راجع بهش صحبت شده 😊
خیلی عالی بود
خسته نباشید
😊😊
سلام خانم شریفی
من دخترم 6 سالشه همیشه سره موندنش خونه بقیه به مشکل میخوریم
پدرش اجازه نمیده خونه بقیه شب بمونه و واقعا نمیدونم چطور به دخترم بگم نه
اگر میشه راهنماییم کنین سپاس
بهاره جان در این موقعیت ها باید رفتار قاطعانه داشته باشید. ولی باید رو جذاب سازی محیط خونه کار کنید😊
با قانون گذاری در خانه رفتار های پسر و دخترم متحول شده
میزان و شدت دعوا هاشونم خیلی کمتر شده
متشکر
باعث خوشحالیه سمیرا جان😊
سلام عزیزم وقت بخیر
خیلی نکات خوبی توجه کردید
ممنونم
شیرین عزیز😊
از زمانی که لیست قوانین خانه رو تهیه کردیم
همه چیز خیلی بهتر شدهبه اندازه درس میخونه به اندازه بازی میکنهاستفاده از گوشیشم کمتر و محدود شده
عالیه عزیزم😊😊
مفید و مختصر
🌱🌱
سلام بر درنای عزیز
دختر من زیاد دوست داره بره تو کوچه بنظر شما من چطور قانون رو طراحی کنم که اون بپذیرند
سلام دوست خوبم وقت تون بخیر باشه شما به عنوان یک والد باید اول از همه ریشه یابی کنید و بعد محیط خونه رو براش جذاب و گیرا کنید تا در محیط خونه سرگرمی دشته باشه
سلام خانم دکتر.من دخترم پنج سال و نیم داره.باچه روش یا گذاشتن چه قانونی میتونم بهش یاد بدم که مدت زمان مهمونی یا دورهمی یا بازی با دوستاش تموم شده و باید خداحافظی کنیم و بریم؟همیشه این مشکل را دارم که باگریه از هرجایی دل میکنه.ممنونم
سلام وقت بخیر درنا جان از چه سنی باید قانون گذاشت؟
با توجه به اینکه روانشناسا میگن بچه های زیر دو سال رو باید کاملا آزاد گذاشت؟؟؟
سلام زهره عزیز . گذاشتن قوانین اگر به روش درست و اصولی باشه و برای فرزندمون عذاب آور نباشه (یعنی طبق مقاله) از زمانی که بچه ها قدرت حرکت کردن از جای خودشون و به این سو و اون سو رفتن پیدا میکنن لازمه گذاشته بشه . اما بسیار بسیار کم
به عنوان مثال: وقتی فرزندمون در میهمانی کابینت میزبان رو میخواد باز کنه تا بازی کنه ، با لبخند میگیم این کابینت ما نیست و اجازه نداریم بازش کنیم ، وبعد بچمون رو سرگرم میکنیم
یا وقتی فرزندمون گوشی تلفن همراه رو برمیداره و میخواد پرت کنه بهش میگیم عزیزم گوشی برای پرت کردن نیست و یه توپ کوچیک یا یه چیز بی خطر بهش میدیم
وقتی گوشی پدرش رو میاره و میخواد مثلا اهنگی که همیشه بابا براش میذاره رو براش بذاریم میگیم عزیزم گوشی شخصیه و ما اجازه نداریم بدون اجازه بابا ازش استفاده کنیم.
همونطور که میبینید در هیچ کدوم از این مثالها کلمه قانون وجودنداره و لی ما حدو مرزها رو مشخص میکنیم تا هم فرزندمون سالم رشد کنه و هم آداب اجتماعی یا حریم خصوصی رو در ک کنه