افسردگی در نوجوانان چه علائمی دارد و چگونه درمان میشود؟ نوجوانی یکی از دوران حساس زندگی انسانهاست که با تغییرات جسمی، روانی و ذهنی زیادی همراه است. تغییر بدن و بروز نشانههای بزرگسالی، تغییرات هورمونی و بحران هویتی که در این دوره وجود دارد، بسیاری از نوجوانان را مستعد ابتلا به افسردگی میکند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا بیان میکند که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۹، میزان افسردگی در نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده است. (منبع: cdc.gov)
سرفصلهای این مطلب
Toggleعلائم افسردگی در نوجوانان؛ بررسی ۲۳ نشانه

به صورت کلی میتوانیم علائم افسردگی را به دو دستهی نشانههای عاطفی و رفتاری دستهبندی کنیم. نشانههای عاطفی، مربوط به تغییراتی هستند که در خلق و خو ایجاد میشوند و نشانههای رفتاری مربوط به رفتار و عملکرد نوجواناند.
تغییرات عاطفیای که میتوانند ردپای افسردگی را نشان دهند!
رایجترین نشانههای عاطفی افسردگی در نوجوانان عبارتند از:
- احساس غم و ناراحتی مداوم که میتواند با گریههای زیاد و بیدلیل همراه باشد.
- احساس ناامیدی و پوچی نسبت به زندگی
- تحریکپذیری عاطفی و پرخاشگری زیاد حتی در مورد مسائل جزئی
- نوساناتِ خلقی زیاد (مثلا از حالتِ غم و گریه به انفجار خشم و برعکس)
- حس کرختی یا بیحسی نسبت به زندگی و موضوعات مختلف (افسردگی لزوماً با غم و اندوه و پرخاشگری همراه نیست.)
- بیعلاقه شدنِ نوجوان نسبت به فعالیتهایی که قبلا برایش لذتبخش بودهاند.
- اختلاف زیاد با خانواده یا دوستان و بیعلاقگی نسبت به آنها
- حس ارزشمندی پایین یا بیارزشی
- تمرکز بیش از حد روی شکستها و اشتباهات گذشته و خود سرزنشگری زیاد
- مشکل داشتن در تفکر، تمرکز و تصمیمگیری
- افکار مرگ یا میل به خودکشی! (که از علائم خطر محسوب میشود و نیاز به پیگیری جدی دارد.)
- اعتماد به نفس پایین
همچنین اعتیاد کودکان به گوشی که میتواند به تنهایی بر روی روابط اجتماعی و عاطفی آنها تأثیر منفی بگذارد
تغییرات رفتاریای که میتوانند نشان از وجود افسردگی باشند
دستهی دوم تغییرات رفتاری است که شناسایی آن برای اعضای خانواده میتواند راحتتر باشد؛ چون بسیاری از نوجوانان تمایلی به اشتراک گذاشتن احساسات درونی خود ندارند. (به خصوص اگر قبلاً از جانب خانواده همدلی دریافت نکرده باشند.) نشانههای رفتاری افسردگی در نوجوانان عبارتند از:
- خستگی زیاد و مداوم و خوابیدنِ بیش از حد معمول
- بیخوابی یا مشکل در به خواب رفتن
- تغییرات واضح در اشتها و وزن (البته نباید ناشی از مشکلات جسمی یا پزشکی باشد.)
- آشفتگی زیاد و بیقراری (این علامت میتواند ناشی از وجودِ اضطراب همزمان هم باشد؛ اضطراب یکی از عوامل تشدیدکنندهی افسردگی است.)
- کندی روانی حرکتی (آهستهتر شدن رفتارهای فرد نوجوان نسبت به قبل؛ مثلا میبینید که موقع راهرفتن انگار خودش را روی زمین میکشد یا حرکات بدن و تفکر او کندتر شده است.)
- منزوی شدنِ زیاد و بیمیلی غیرطبیعی برای برقراری روابط اجتماعی با دیگران
- بیتوجهی یا توجه کمتر به مسائل بهداشتی؛ مثلا در مورد مسواک زدن، حمام رفتن یا رسیدگی به ظاهر
- افت عملکرد در زمینههای مختلف مثلا در مدرسه
- رفتارهای خودآزاری (مثلا خراش دادنِ پوست)
- رو آوردن به رفتارهای پر خطر (مثل رفت و آمد با دوستان ناباب یا مصرف سیگار و مواد مخدر)
- مشکلات جسمی غیرمعمول و مداوم مثل دردهای بدنی یا سردردهای بیدلیل
برای تبدیل شدن به یک فرد آگاه در حوزه افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان و بازی افزایش اعتماد به نفس کودکان، همین حالا مطالب لینک شده را مطالعه کنید!
نکتهی کنکوری: البته به صورت کلی، تشخیص افسردگی در نوجوانان میتواند دشوار باشد؛ زیرا تعدادی از علائم گفته شده، برای این سنین میتوانند تا حدی طبیعی و ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران نوجوانی و بلوغ باشند. بنابراین تشخیص قطعی بر عهدهی فرد متخصص است.
دکتر جان گروهل، روانپزشک و موسس سایت Psych Central، بیان میکند:
نوجوانان افسرده معمولاً به جای دریافت کمک، پرخاشگر یا بیحوصله به نظر میرسند؛ این یکی از دلایلی است که موجب میشود دیگران متوجه مشکل آنها نشوند.
افسردگی در نوجوانان گاهی میتواند با مشکلات رفتاری دیگر مانند اختلال لجبازی در نوجوانان همراه باشد و در برخی موارد به بروز رفتارهای پرخطر از جمله در روابط بینفردی منجر شود؛ شناسایی زودهنگام این نشانهها نقش مهمی در پیشگیری از آسیبهای جدیتر دارد. همچنین گاهی افسردگی میتواند زمینهساز بروز مشکلات و خطرات جنسی باشد. اگر تمایل دارید در این زمینه آگاهی بیشتری کسب کنید، حتماً مقالهی رفتارهای جنسی خطرناک در کودکان و نوجوانان را مطالعه نمایید.
علت ایجاد افسردگی در نوجوانان

اما چرا نوجوانان دچار افسردگی میشوند؟ چه دلایلی وجود دارد که باعث میشود همه آنقدر در مورد حساسیت دوران نوجوانی صحبت کنند؟ رایجترین دلایل افسردگی در نوجوانان عبارتند از:
1ـ عوامل ژنتیکی
تحقیقات نشان میدهند که سابقه خانوادگی افسردگی، احتمال ابتلا به افسردگی را در کودکان و نوجوانان تا ۳ الی ۵ برابر افزایش میدهد. علاوه بر این، صفات روانشناختیای که میتوانند خطر افسردگی را افزایش دهند هم با وراثت منتقل میشوند.
البته لازم است در نظر داشته باشیم که ژنها مثل کلاویههای پیانو هستند و این محیط است که تصمیم میگیرد روی کدام کلاویهها ضربه بزند! در واقع، عوامل محیطی و شرایط زندگی، انتخاب میکنند که کدام ژنها فعالتر باشند.
در جهت افزایش آگاهی شما دربارهی عزت نفس در نوجوانان و عزت نفس در کودک، منابع لینک شده مفید و کاربردی خواهند بود.
2ـ تغییرات هورمونی
در دوران بلوغ هورمونهایی مثل استروژن، پروژسترون و تستوسترون افزایش پیدا میکند؛ این تغییرات هورمونی، خلق و خو را دچار نوسانات بیشتری میکند، سطح انرژی نوجوان را تغییر میدهد و روی الگوهای خواب هم تأثیر میگذارد. علاوه بر این، عزت نفس فرد نوجوان و تصویری که از بدنش دارد را هم مورد حمله قرار میدهد!
تغییرات در سطح هورمونها، روی میزان اضطراب، واکنشهای عاطفی (مثلا پرخاشگری و تکانشگری) و فرآیندهای شناختی (مثل برنامهریزی یا ارزیابی ریسکها) اثرگذار است. مجموع این موارد باعث میشود فرد نوجوان در آسیبپذیرترین و حساسترین دوره قرار داشته باشد و شرایط نامناسب محیطی، آسیبهای بیشتری به او وارد کند.
اگر میخواهید درک خود را از معرفی کتاب برای کودکان و بهترین سن کتاب خواندن برای کودک دقیقا چه سنی است؟ متحول کنید، این منابع را از دست ندهید!
3ـ عزت نفس پایین
همانطور که در بخش قبل گفتیم، در دوران نوجوانی به دلیل تغییرات هورمونی، عزت نفس نوجوانان مورد تازیانهی هورمونها قرار میگیرد (!)؛ اگر حس ارزشمندی درونی یک نوجوان از قبل به دلیل شرایط زندگی و شیوهی تربیتی والدین پایههای ضعیفی داشته باشد، این تازیانهها بیشتر به او آسیب میزنند. (نسبت به نوجوانانی که عزت نفس کافی دارند.)
در مقالهی «افزایش اعتماد به نفس دختران» به نکات مهمی در این باره پرداختهایم.
4ـ کمالگرایی
کمالگرایی یکی از عوامل پررنگ افسردگی در نوجوانان محسوب میشود (البته کمالگرایی، در هر سن و سالی میتواند مسیر را برای افسردگی هموار کند و هیزم در آتش افسردگی بریزد!). انتظارات غیر واقعبینانهی والدین، اهداف سختگیرانه و ملاکهای سطح بالا، میزان اضطراب و افسردگی را در نوجوانان افزایش میدهد.
این مقاله لینک شده مثل یک معلم خصوصی، شما را در مسیر چگونه کودکان را به کتاب خواندن علاقمند کنیم؟ راهنمایی میکند!
5ـ رفتارهای نادرست والدین
احتمالاً هر نوجوانی با شنیدن این مورد آه از نهادش بلند میشود! البته تمام پدر و مادرها در تلاش هستند که به بهترین شیوهای که میتوانند از فرزندشان در این دوران حساس محافظت کنند؛ اما گاهی به روش اشتباهی این کار را انجام میدهند.
سرزنشگری زیاد، کنترلگری بیش از حد، زدن برچسبهای منفی، پرخاشگری، تحقیر فرزند، داشتنِ دیدِ «من همهچیز را میدانم و تو حالیات نیست!»، مقایسه کردن نوجوان، نداشتن درک و همدلی و … رفتارهای نادرستی هستند که احتمال افسردگی در نوجوانان را افزایش میدهند.
در کنار این توضیحات، محتوای لینک شده میتواند راهنمای خوبی در خصوص تربیت کودک مستقل و اعتماد به نفس کودک باشد.
6ـ شرایط زندگیِ پر تنش در گذشته یا اکنون

طلاق والدین، درگیری زیاد و بحث و مجادله در خانواده، شرایط تربیتی غیر قابلپیشبینی و ناایمن، بیتوجهی پدر و مادر، فشارهای مالی، سوء استفادههای جسمی، جنسی و عاطفی در دوران کودکی و …، باعث میشوند روانِ نوجوان در این دوران بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی باشد.
7ـ انزوای زیاد
ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم و سالیان سال، از ابتدای تکامل تا کنون در ارتباط با سایر انسانها زندگی کردهایم؛ اما متأسفانه سبک زندگی مدرن به سمت انزوا و تنهایی پیش میرود و این در حالیست که بدنهای ما برای این میزان دوری از دیگران ساخته نشده است.
اگر فرزند نوجوانمان زمانهای زیادی را در تنهایی میگذراند و روابط اجتماعی امن و حمایتگر ندارد، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی میشود.
8ـ حضور بیش از حد در فضای مجازی
در کتاب «نسل مضطرب» از جاناتان هایت، به روشنی در مورد این موضوع صحبت شده است. استفادهی زیاد از فضای مجازی، جدای از اینکه روابط حضوری و اجتماعی را کاهش میدهد، فرد نوجوان را در معرض تصاویر ایدهآل، زندگیهای بدون نقص، انسانهای کاملاً موفق و بدون مشکل و مقایسههای ذهنی مداوم قرار میدهد.
با توجه به اینکه نوجوانان به صورت طبیعی در دورهی حساستری هستند، این مقایسهها میتواند بیشتر آسیبزننده باشد.
برای تکمیل این موضوع، مرور مطالب لینک شده در زمینهی بهترین کتاب برای 11 ساله ها و کتاب برای کودکان 5 تا 7 سال توصیه میشود.
9ـ بحران هویت و تصمیمگیری راجع به آینده
همانطور که میدانیم، دوران بلوغ با تغییرات ظاهری زیادی همراه است و نوجوان میبیند که بدنش در حال فاصله گرفتن از دوران کودکی و شبیهتر شدن به بدن بزرگسالان است. علاوه بر این، رشد شناختی در دوران نوجوانی جهش زیادی دارد؛ یعنی فرد میتواند انتقادیتر و انتزاعیتر فکر کند و ببیند که فارغ از دیدگاه والدین، خودش چه باورها، ارزشها و علائقی دارد.
در این شرایط، اگر ارزشهای جدید در تضاد با انتظارات خانواده باشد، مشکلات دو چندان میشود! به خصوص در خانوادههایی که نمیخواهند فرزند نوجوان خود را به عنوان یک شخصیت مستقل بپذیرند. میل به پذیرفته شدن در گروههای دوستانه هم خمیرهی علائق آنها را مشت و مال میدهد و در دورههای مختلف به شکلهای متفاوت در میآورد!
تمام این موارد موجب میشود فرد نوجوان درباره هویت خود یا مسیر زندگیاش در آینده دچار سردرگمی شود و بیشتر مستعد اضطراب و افسردگی باشد. علاوه بر این،تاثیر دعوای والدین بر روحیه نوجوان بسیار شدید است و میتواند حس ناامنی، اضطراب و غم را در او تشدید کند. همچنین اگر همیشه این حس را دارید و میگویید بچم زود عصبی میشه، این موضوع ممکن است نشانهای از فشارهای روانی پنهان یا افسردگی باشد که نیاز به توجه دارد.
چگونه افسردگی را در نوجوانان تشخیص دهیم؟
توجه به علائم و نشانههای ابتدای مقاله، میتواند تا حدودی به ما کمک کند که احتمال وجود افسردگی را تشخیص دهیم. اما طبیعتاً تشخیص قطعی بر عهدهی فرد متخصص است و برای بررسی بیشتر میتوانیم به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنیم.
فرد متخصص با صحبت کردن و پرسیدن سوالهای استاندارد یا گرفتن تستهای تخصصی، به وجود یا عدم وجود افسردگی پی میبرد. (به خصوص که تفکیک افسردگی از حال و احوالات طبیعی دوران نوجوانی میتواند دشوار باشد.)
اگر به دنبال بیشتر شدن آگاهیتان در کتاب برای کودکان ۳ ساله و تاب آوری در کودکان هستید، این منابع ارزشمند را نادیده نگیرید!
روشهای درمان افسردگی در نوجوانان

اگر افسردگی به صورت قطعی تشخیص داده شد، چه راهکارهایی برای درمان وجود دارد؟ به صورت کلی افسردگی یک بیماری پیچیده است که درمانش بسته به شدت بیماری و مدت زمان آن میتواند متفاوت باشد؛ اما تعدادی از روشهای درمان افسردگی در نوجوانان عبارتند از:
1ـ جلسات رواندرمانی و در صورت نیاز دریافت دارو
اولین، بهترین و تأثیرگذارترین درمان برای افسردگی، مراجعه به روانشناس و قرار گرفتن در مسیر رواندرمانی است. فرد متخصص، بسته به تشخیص خود، ممکن است از رویکردهای درمانی متفاوتی مثل درمان شناختی ـ رفتاری، رفتار درمانی دیالکتیکی، درمان بین فردی، خانواده درمانی یا روشهای مناسب دیگر استفاده کند.
صحبت کردن با روانشناس به فرد نوجوان کمک میکند که حس درک شدن و دیده شدن داشته باشد، بدون نگرانی بابت قضاوت شدن در مورد افکار و احساسات خود صحبت کند، بهتر بتواند احساسات گوناگون خود را مدیریت کند، انگیزه و انرژی از دست رفتهاش را به دست بیاورد و رفتارهای مضر و پرخطر را کاهش دهد.
در صورت لزوم و بر اساس نظر متخصص، شاید یک دوره دارو درمانی هم نیاز باشد.
2ـ افزایش فعالیت بدنی و ورزش
در حین ورزش و تحرک، هورمونی به نام اندروفین در بدن ترشح میشود که به افزایش آرامش و بهبود خلق و خو کمک میکند. علاوه بر این، پایبند بودن به یک برنامهی ورزشی و دیدن تأثیرات آن، برای تقویت عزتنفس و اعتماد به نفس مفید است. فعالیت بدنی بیشتر، روی بهبود کیفیت خواب تأثیر میگذارد و ایجاد یک سبک زندگی سالم را هم به دنبال خودش میآورد.
مجموع این موارد، به تنظیم کردن مجدد سیستم عصبی و کاهش علائم افسردگی کمک میکند. همچنین اگر ورزش در هوای آزاد و زیر نور خورشید انجام شود (مثل پیادهروی)، دریافت ویتامین D و افزایش هورمون سروتونین، میزان اثرگذاری را به توان ۲ میرساند!
3ـ خواب باکیفیت
برخی از این راهکارها شاید سطحی و مسخره به نظر برسند، اما میتوانند تأثیرهای چشمگیری بگذارند. به عنوان مثال، کمبود خواب یا خواب بیکیفیت در عصر حاضر، هر روز بیش از پیش به یک مسئلهی جدی تبدیل میشود و آثار زیانباری بر سیستم عصبی انسانها میگذارد.
به خصوص در دورهی نوجوانی که میل به کمخوابی و بیدار ماندنهای تا آخر شب هم بیشتر است. بدن انسان برای اسکرول کردنهای آخر شب و نگاه کردن به صفحه نمایش تا آخرین قطرهی خون (!) ساخته نشده است. خواب عمیق و منظم سیستم عصبی بدن را به حالت امنیت باز میگرداند و تأثیر بسیار خوبی بر فرآیندهای ذهنی میگذارد.
در سایت انجمن تحقیقات خواب اروپا بیان میشود:
یک بررسی روی ۲۷۹۳۹ نوجوان در آمریکا نشان داد که خوابِ کمتر از ۸ ساعت در طول شب با افزایش ۳ برابری خطر افسردگی همراه است!
4ـ تغذیهی سالم

یک رژیم غذایی سالم و متنوع، در کنار فوایدی که برای جسم دارد، به سلامت روان و کاهش افسردگی و اضطراب هم کمک میکند. به عنوان مثال، مطالعات نشان میدهند که دریافت مقدار کافی امگا ۳ و ویتامین D، میتواند روی کاهش علائم افسردگی اثرگذار باشد.
یا مثلا مصرف زیاد شیرینیجات با افزایش ناگهانی سطح قند خون و سپس افت آن، میزان اضطراب و افسردگی را افزایش میدهد.
5ـ حمایتها و رفتار صحیح خانواده و اطرافیان
در مورد رفتارهای صحیح والدین برای کاهش افسردگی در نوجوانان در بخش بعد صحبت میکنیم؛ شیوهی رفتار و عکسالعملهای اطرافیان تأثیر بسیار زیادی بر روند و شدت افسردگی دارد.
6ـ اصلاح استفاده از فضای مجازی و صفحههای نمایشگر
استفادهی افراطی و نادرست از فضاهای مجازی و خیره شدن بیش از حد به صفحهی گوشی و تبلت، سطح اضطراب و افسردگی را افزایش میدهد. با راهکارهای زیر میتوانیم شیوهی استفادهمان را تا حدی اصلاح کنیم:
- مدت زمان استفادهمان را به کمتر از ۲ ساعت در روز کاهش دهیم.
- ترجیحاً بعد از ساعت ۹ شب و حداقل یک ساعت قبل از خواب، از خیره شده به صفحات نمایشگر بپرهیزیم؛ اسکرول کردن اکسپلور اینستاگرام تا واپسین لحظات قبل از خواب (!)، چرخهی خواب و بیداری و سیستم طبیعی بدن را دچار اختلال میکند.
- صفحاتی که صرفاً یک زندگی ایدهآل و مرفه را نمایش میدهند و محتوای آموزشی یا ارزشمندی ندارند را دنبال نکنیم.
- نوتیفیکیشن اپهای مختلف به خصوص پیامرسانها را خاموش کنیم تا با هر بار لرزیدن گوشی و وسوسهی دریافت دوپامینِ لحظهای، عنان از کف ندهیم!
- از چرخیدنِ بیهدف بپرهیزیم؛ در بسیاری از مواقع، شروعِ چرخیدن بیهدف همانا و فرو رفتن در باتلاق کرختی و چک کردن بیشتر هم همانا. میتوانیم قبل از روشن کردن صفحهی موبایل، هدف اصلی یا مدتزمان خاصی را تعیین کنیم.
- روابط حضوری را حذف نکنیم؛ حضور در جمعهای سالم و معاشرت با انسانهای دیگر، به کاهش حضور در فضاهای مجازی و همچنین کاهش علائم افسردگی کمک میکند.
- برای قبل از خواب، فعالیت سالمِ دیگری را جایگزین چک کردن موبایل کنیم؛ مثلا مطالعهی کتاب یا گوش دادن به کتابهای صوتی.
در کتاب «ملت دوپامین» اثر آنا لمبکی، گفته میشود که لذت و درد مانند دو کفهی ترازو هستند؛ هرچه لذتهای دوپامینی بیشتری از طریق چک کردن نوتیفیکشنها و فضای مجازی به بدنمان تزریق کنیم، در جهت مقابل لازم است درد بیشتری را تجربه کنیم تا تعادل برقرار شود. (نویسنده یک روانپزشک است که روی سازوکارهای مغز کار میکند.)
به عنوان والد چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟

اما اگر فرزندمان دچار افسردگی شده است، به عنوان والد چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ شاید بتوان گفت اصلیترین کمکِ ما در زمینهی شیوهی رفتارمان با نوجوان است. به عنوان مثال:
1ـ مثل گچ اطراف شکستگی باشیم!
یعنی نشان دهیم که احساسات ناخوشایند فرزندمان را درک میکنیم، به او بگوییم که او را در هر حالتی دوست داریم، محبت و همدلی نشان دهیم و برای شنیدن درگیریهای ذهنی و چالشهایش اشتیاق نشان دهیم. (در مقالهی «فرزندپروری نوجوان» به نکات تکمیلی پرداختهایم.)
2ـ به فرد نوجوان برای رسیدن به پاسخ پرسشهایش کمک کنیم
شاید فکر کنیم اگر به فرزند نوجوانمان راهکار بدهیم، به او برای گذر از دوران افسردگی کمک میکنیم. اما گاهی گفتگوهایی که با رگههایی از نصیحت انجام میشوند، احساسات ناخوشایند بیشتری را به فرد مقابل منتقل میکنند.
روانشناسان بیان میکنند که به جای ارائهی پاسخهای آماده بر اساس عقاید و ذهنیت خودمان، بهتر است به فرزندمان بگوییم که ما هم در مورد جواب سوالهای ذهنیاش مطمئن نیستیم؛ اما میتوانیم باهم به جستجو بپردازیم. به این روش فرد نوجوان میتواند با توجه به تفاوتهای عصر حاضر و بر اساس ذهنیت و ویژگیهای شخصیتی خودش، پاسخ سوالهایش را بیابد و از بحران هویت عبور کند.
3ـ برای دریافت کمک تخصصی اقدام کنیم
در شرایطی که علائم افسردگی به روند طبیعی زندگی آسیب میزند، لازم است برای دریافت کمک تخصصی اقدام کنیم، به دنبال روانشناس مناسب بگردیم و از فرزندمان برای شرکت در جلسات مشاوره حمایت کنیم.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
اگر علائم افسردگی ادامهدار شده و در زندگی فرد نوجوان اختلال ایجاد کرده است یا به ویژه اگر افکار خودکشی، آسیب به خود یا نگرانیهایی بابت امنیت فرد مبتلا وجود دارد، مراجعه به فرد متخصص ضروری است. علائم افسردگی معمولاً به خودیِ خود بهبود پیدا نمیکنند و در صورت عدم پیگیری، ممکن است شدیدتر شوند.
علاوه بر اینها، افسردگی چهره ندارد و ممکن است به عنوان والد، صرفاً با مشاهدهی نشانهها متوجه شدت مشکل نشویم. بنابراین مراجعهی به موقع، هم میتواند شدت افسردگی را معین کند و هم درمان زودتر انجام شود.
کلام آخر
به پایان مقالهی افسردگی در نوجوانان رسیدیم. به عنوان نکتهی پایانی باید بگوییم افسردگی یک بیماری پیچیده است که دلایل ایجاد و درمان آن از فردی به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. بر خلاف تصوری که در ذهن اکثریت وجود دارد، افسردگی لزوماً به معنای ناراحت بودنِ مداوم نیست و به شکلهای مختلفی خودش را نشان میدهد. دریافت کمک تخصصی، بهترین و مطمئنترین راه برای درمان آن است.
آیا علائم افسردگی را در فرزندتان مشاهده میکنید؟ یا خودتان در دورهی نوجوانی هستید و از درون حس ناخوشایندی دارید؟ این موضوع چه سوالهای دیگری در ذهنتان ایجاد کرده است؟
نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منابع: