فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی؛ بررسی ۹ سبک تربیتی مخرب! | سلام آگاهی

عکس همایش یا کارگاه باشه

دعوت به سخنرانی

شما می‌توانید به جای مطالعه متن زیر، با شماره ###########  تماس بگیرید و توضیحات دقیق‌تری را دریافت کنید

فرم دعوت به سخنرانی

 

از این که علاقه مندید تا مباحث آموزشی فرزندپروری و تربیت فرزند در شهر و یا مجموعه خود منتقل کنید از شما متشکریم و امیدواریم که بتوانیم با همکاری بسیار دقیق و حرفه‌ای با یکدیگر برنامه‌ای فوق‌العاده پیش رو داشته باشیم.

به منظور افزایش کیفیت برنامه لطفاً این صفحه را بسیار دقیق مطالعه بفرمایید.

چه برنامه‌ای مناسب من است؟

پیش از هرچیز لازم است با سبک‌های مختلف برگزاری برنامه‌ها آشنا شوید تا در صورت لزوم بتوانید بهترین و متناسب‌‌‌ترین حالت برای شرایط خود را انتخاب نمایید.

برنامه‌های غیر حضوری و از طریق اینترنت و کوتاه مدت. روشی مناسب برای کاهش هزینه‌ها و موضوعاتی که نیاز به تمرین کمتری دارند.

روشی مناسب برای تعداد مخاطبان کم و به صورت کاملاً عملی. معمولاً در زمان یک و دو روز توصیه می‌شود

کنفرانس معمولاً برای تعداد زیادی از مخاطبان کاربرد دارد و گزینه مناسبی برای ثبت نام در کارگاه‌ها می‌باشد

دوره‌ها در حقیقت کارگاه‌های و برنامه‌های کاملاً عملی هستند که به صورت چند جلسه‌ای برگزار می‌شوند.

درنا شریفی کیست؟

خدماتی از طرف مجموعه ما ارائه می‌شود

چطوری درخواست خود را ارسال کنیم؟

راه اول:

راه دوم:

شما می‌توانیدبا شماره ########  تماس بگیرید و توضیحات دقیق‌تری را دریافت کنید.

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی؛ جفری یانگ چه می‌گوید؟

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی

سرفصل های اصلی این مطلب:

اگر یادتان باشد، در مقالات پیشین وبلاگ سلام آگاهی، درباره انواع سبک های فرزند پروری (یعنی فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه، سهل‌گیرانه و طردکننده) صحبت کردیم و زیر و بم هر کدام را موشکافانه بررسی کردیم.

علاوه بر آن چهار سبک کلاسیک، رویکردی جدیدتری به نام فرزندپروری بر اساس طرحواره‌درمانی هم وجود دارد که امروز می‌خواهیم در این مقاله، درباره آن صحبت کنیم.

اگر موافق باشید، ابتدا چند کلمه‌ای در باب فرزندپروری با رویکرد طرحواره‌درمانی و اهمیت آن صحبت کنیم و بعد برویم سراغ اصل مطلب.

چرا فرزندپروری کلاسیک به‌ تنهایی راهگشا نیست؟

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی

در این دوره و زمانه، حجم اطلاعاتی که در دسترس بچه‌ها قرار دارد، کار ما والدین را برای تربیت بچه‌هایی سالم، چه از نظر جسمی و چه روحی، سخت‌تر از قبل کرده است. از طرفی هم با نسلی باهوش و آگاه سروکار داریم که به همین راحتی ارزش‌های نسل قبل از خودشان را قبول نمی‌کنند!

پس سیستم قدیمی فرزندپروری و تربیت بچه‌ها که بر اساس تجربه اطرافیان، مادر و پدر‌ و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها پیش می‌رفت، دیگر کار نمی‌کند.

تربیت بچه‌های نسل جدید، سبک‌ها و روش‌های فرزندپروری جدیدی را هم می‌طلبد؛ روشی که با در نظر گرفتن شخصیت و پیش‌زمینه ذهنی بچه‌ها، بتواند به نیازهای عاطفی اساسی آن‌ها پاسخ بدهد.

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی، به‌عنوان یکی از رویکردهای نوین در روانشناسی شناخته می‌شود که با تمرکز بر شناخت و تغییر طرحواره‌های ذهنی در والدین و کودکان، راهکارهای موثری برای تربیت فرزندان ارائه می‌دهد.

بیایید همین اول کار، تکلیف‌مان را با معنای طرحواره و طرحواره‌درمانی روشن کنیم.

بیشتر بخوانید:

طرحواره (تله شخصیتی) به چه معناست؟

طرحواره‌ها، یک‌سری الگو‌ها و چارچوب‌های رفتاری مشخص هستند که ارزش‌ها و عقاید و رفتار ما را شکل می‌دهند و عموماً از تجربیات ما در کودکی (چه مثبت و چه منفی) نشات می‌گیرند. سخت شد؟ 

اگر بخواهیم به زبان خیلی ساده‌تر بگوییم، طرحواره یا تله شخصیتی، الگوهای فکری و رفتاری ثابت و تکرارشونده‌ای هستند که در دوران کودکی بر اساس تجربه‌های فردی‌ کودک یا در اثر رفتار والدین شکل می‌گیرند و در بزرگسالی بر نحوه تفکر، احساساسات، تصمیم‌گیری‌ها و رفتار ما با خود، دیگران و دنیا تاثیر می‌گذارند.

بگذارید یک مثال بزنم تا موضوع برایتان ساده تر از این بشود. فرض کنید یک کودک در سنین کودکی، دائماً مورد بی‌توجهی و بی‌مهری والدین قرار بگیرد؛ مثلاً اگر کودک گریه می‌کند، فوراً به او پاسخ داده نشود، یا اگر کار مثبتی انجام داده، تشویق نشود و تمام دستاوردهای او از سمت والدین نادیده گرفته شود. 

خب این کودک وقتی بزرگ می‌شود، در سنین بزرگسالی دچار «طرحواره محرومیت هیجانی» می‌شود؛ یعنی دنیا را محل ناامنی می‌داند، فکر می‌کند هیچ‌کس دوستش ندارد و آدم ارزشمندی نیست، در روابط خود همیشه به دنبال جلب توجه و تایید دیگران است و خیلی زود به آن‌ها وابسته می‌شود، از نزدیکی و صمیمیت با دیگران گریزان است و همیشه منتظر طردشدن از جانب دیگران است.

پس طرحواره‌ها اغلب در دوران کودکی و بر اساس تجربیات اولیه‌ای که کودک درباره خود، دنیای اطرافش و نحوه برطرف شدن نیازهایش کسب می‌کند، شکل می‌گیرند.

به‌طور کلی، طرحواره‌ یا تله‌های شخصیتی، به دو دسته سالم و ناسالم تقسیم می‌شود.

انواع طرحواره‌ها

اثر طرحواره‌های ناسالم

اگر بچه‌ها در دوران کودکی، تجربیات مثبتی از دنیای اطرافشان کسب‌ کنند و به تمام نیازهای عاطفی و جسمی آن‌ها به نحو احسن پاسخ داده شود، طرحوارهای سالمی مثل اعتماد به‌نفس، ارزشمند و دوست‌داشتنی بودن، استقلال و… در آن‌ها شکل می‌گیرد.

ولی اگر فردی تجربیات منفی در دوران کودکی‌اش داشته باشد و نیازهایش آن‌طور که باید برآورده نشده باشد، در بزرگسالی درگیر تله‌های ذهنی ناسازگار و ناسالمی می‌شود. یعنی کج گذاشتن خشت اول در تربیت بچه‌ها همانا و کج بالا رفتن دیوار همانا!

انواع طرحواره‌های ناسازگار را بشناسید!

به‌طورکلی ما ۱۸ نوع طرحواره‌ ناسازگار و ناسالم داریم که حتی درگیر شدن و به یکی از این تله‌ها افتادن هم، تاثیر منفی روی سلامت روان و کیفیت زندگی کودک (در دوران بزرگ‌سالی و کودکی) می‌گذارد.

خلاصه‌ای از این تله‌‌های ذهنی عبارتند از:

  • محرومیت هیجانی: این طرحواره در کودکانی شکل می‌گیرد که نیازهای عاطفی آن‌ها به‌طور مداوم توسط والدین یا مراقبان نادیده گرفته یا سرکوب شده است.
  • بی‌اعتمادی/ سوءاستفاده: کودکانی که مورد آزار و اذیت جسمی یا جنسی قرار گرفته‌اند، یا در محیطی ناامن و غیرقابل اعتماد بزرگ شده‌اند، معمولاً به تله بی‌اعتمادی و سوءاستفاده می‌افتند.
  • رهاشدگی/ بی‌ثباتی: این طرحواره در کودکانی که والدینشان نسبت‌به تامین نیازهای آن‌ها غافل و بی‌توجه بوده‌اند، شکل می‌گیرد.
  • نقص/ شرم: این طرحواره در کودکانی شکل می‌گیرد که در فضایی بزرگ می‌شوند که به‌طور مداوم مورد انتقاد، تحقیر، یا سرزنش قرار می‌گیرند. 
  • وابستگی/ بی‌کفایتی: کودکانی که به‌خاطر استقلال و متکی بودن به خودشان حمایت و تشویق نشده‌اند، گرفتار تله ذهنی وابستگی و بی‌کفایتی می‌شوند.
  • انزوای اجتماعی/ بیگانگی: کودکانی که از محبت و توجه والدین محروم بوده و از سمت همسالان طرد شده‌اند، دچار این طرحواره ناسازگار می‌شوند.
  • گرفتاری/ در دام افتادگی: کودکانی که با والدین یا مراقبان کنترل‌گر یا بیش از حد معمول محتاط بزرگ می‌شوند، معمولاً درگیر این طرحواره می‌شوند.
  • شکست: این طرحواره در کودکانی که اغلب به‌خاطر کوچک‌ترین اشتباهات، شکست‌ها و خطاها به‌شدت سرزنش و با دیگران مقایسه می‌شوند، شکل می‌گیرد.
  • منفی‌گرایی/ بدبینی: این طرحواره در کسانی شکل می‌گیرد که همیشه به‌جای نیمه پر لیوان، نیمه خالی آن را می‌بینند و اغلب روی جنبه‌های منفی همه چیز تمرکز دارند.
  • معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی: کودکانی که مجبور بودند در دوران کودکی استانداردها، قوانین و «بایدهای» سختگیرانه‌ای را در تمام فعالیت‌ها و رفتارهایشان رعایت کنند، در بزرگسالی دچار این طرحواره می‌شوند.

بر اساس نظریه‌های روان‌شناسی، هم طرحواره‌های سالم و هم ناسالم، می‌توانند بر تمام ابعاد زندگی افراد در بزرگسالی مثل روابط عاطفی، کاری، دوستانه، عزت‌ نفس و سلامت روان تاثیر بگذارند.

در ضمن، والدینی که خودشان دارای این طرحواره‌های ناسازگار اولیه هستند، ممکن است به‌طور کاملاً ناخواسته این طرحواره‌ها را به فرزندان خود نیز منتقل کنند.
برای مثال، والدینی که خودشان دارای طرحواره محرومیت هیجانی هستند، ممکن است نسبت به نیازهای عاطفی فرزندانشان بی‌توجه باشند. یا والدینی که دارای طرحواره بی‌اعتمادی/ سوءاستفاده هستند، ممکن است به‌طور مداوم فرزندان خود را کنترل کنند و به آن‌ها استقلال، اختیار یا اجازه انجام خیلی کارها را ندهند.

سوال بعدی!

منظور از طرحواره‌درمانی چیست؟

طرحواره درمانی چیست؟ فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی

طرحواره‌درمانی، روشی نسبتاً جدید در روانشناسی است که به شناسایی و بررسی طرحواره یا تله‌های شخصیتی ناسازگار و ناسالم، تغییر و جایگزین کردن آن‌ها با طرحواره‌های سالم در افراد می‌پردازد. 

طرحواره‌درمانی به والدین کمک می‌کند تا با شناخت و درمان طرحواره‌های ناسازگار خود و فرزندانشان، شیوه‌های فرزندپروری مناسب‌تری را انتخاب کنند.
در طرحواره‌درمانی، درمانگر معمولاً از تکنیک‌های مختلفی برای کمک به مراجع برای شناسایی و تغییر طرحواره‌های ناسالم استفاده می‌کند. برخی از این تکنیک‌ها عبارتند از:

  • بازی‌درمانی: تجربیات دوران کودکی فرد دوباره تجربه و توسط درمانگر پردازش می‌شود.
  • تمرین مهارت‌های بین فردی: مهارت‌های لازم برای برقراری روابط سالم به مراجع آموزش داده می‌شود.
  • بازسازی شناختی: درمانگر به شناخت و  تغییر افکار منفی و مخرب مراجع کمک می‌کند.
  • مقابله با اجتناب: در این روش، مراجع با موقعیت‌هایی که اغلب در حالت عادی از آن‌ها اجتناب می‌کند مواجه می‌شود.

بنیان‌گذار این رویکرد، روان‌درمانگر آمریکایی، آقای جفری یانگ است. این اسم را در ذهنتان نگه دارید، چون جلوتر می‌خواهیم سبک‌های فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی را مفصل‌تر برایتان شرح دهیم.

اما قبل از آن بیایید به سوالی که احتمالاً ذهن‌تان را درگیر کرده، پاسخ دهیم؛ چه ارتباطی بین فرزندپروری و تربیت، با رویکرد روان‌شناسی طرحواره‌درمانی وجود دارد؟

بیشتر بخوانید:

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی

طرحواره‌ها مستقیماً روی سبک فرزندپروری شما تاثیر می‌گذارند؛ برعکسش هم صادق است؛ سبک‌های فرزندپروری والدین هم می‌توانند بر شکل‌گیری انواع طرحواره‌های سالم و ناسازگار در کودکان تاثیر بگذارد.

والدینی که خودشان با طرحواره‌های ناسالم دست و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است این طرحواره‌ها را به فرزندان خود هم منتقل کنند یا شیوه‌ها و سبک‌های فرزندپروری نامناسبی را انتخاب کنند.

برای مثال کودکانی که با سبک فرزندپروری مقتدرانه بزرگ می‌شوند، کمتر دچار طرحواره‌های ناسالم هستند. ولی کودکانی که با سبک فرزندپروری مستبدانه یا طردکننده بزرگ می‌شوند، بیشتر در معرض ابتلا به طرحواره‌های ناسالمی مثل بی‌اعتمادی، اطاعت، نقص و شرم، رهاشدگی/ بی‌ثباتی و… هستند.

فرزند پروری بر اساس طرحواره درمانی به والدین کمک می‌کند تا اول طرحواره‌های ناسالم و مشکلات رفتاری خود را بهتر ببینند و با شناسایی و درک آن‌ها، بتوانند از انتقال این رفتارهای معیوب به بچه‌ها و شکل‌گیری طرحوارهای ناسازگار در زندگی‌ آن‌ها جلوگیری، و رابطه سالم و مطلوب‌تری با فرزندان خود برقرار کنند.

بنابراین اگر بخواهیم خیلی خلاصه و تیتر وار بگوییم، فرزندپروری با رویکرد طرحواره‌درمانی این مزایا را دارد:

  •  شناسایی و اصلاح طرحواره‌های خود والدین
  •  شناسایی و تغییر طرحواره‌های فرزندان
  •  اتخاذ شیوه‌های فرزندپروری مناسب‌تر
  •  ایجاد روابط سالم بین والدین و فرزندان

سبک‌های فرزند پروری از نگاه جفری یانگ

سبک های فرزند پروری از نگاه جفری یانگ

جفری یانگ، ۹ سبک فرزند پروری ناسالم را معرفی کرده است و معتقد است هر کدام از این‌ها، می‌توانند منجر به شکل‌گیری طرحواره‌های ناسازگار در کودکان شوند.

در این بخش می‌خواهیم این سبک‌ها را زیر ذره‌بین ببریم.

1ـ سبک فرزندپروری کمال‌گرایانه

والدین کمال‌گرا اغلب انتظارات زیاد، غیر واقع‌بینانه‌ و خارج از توان بچه‌ها را از فرزندان خود دارند. این والدین معتقدند که فرزندانشان باید همیشه و در همه چیز بهترین باشند و به هر نحوی که شده آن‌‌ها را تحت فشار قرار می‌دهند تا بهترین عملکرد را داشته باشند.

خدا روزی را نیاورد که فرزندشان اشتباهی مرتکب شود! والدهای کمال‌گرا شدیداً از فرزندان خود انتقاد می‌کنند (آن هم نه انتقاد سازنده!)، آن‌ها را به خاطر اشتباهات و حتی خطای‌های کوچک‌شان سرزنش می‌کنند و به آن‌ها فشار می‌آورند تا عالی‌ترین ورژن خودشان باشند.

این والدین حتی ممکن است اگر فرزندشان انتظارت آن‌ها را برآورده نکرد و از نظرشان به اندازه کافی خوب و مورد قبول نبود، بی‌پروا به او بگویند که دوستش ندارند!

مثال بزنیم؟

  • «چرا ۱۹ شدی؟ پس کی ۲۰ شد؟ اگه بیشتر تلاش می‌کردی توام ۲۰ میشدی»
  • «خواهرت رو ببین چه خوب انگلیسی صحبت می‌کنه، تو هیچ وقت نمی‌تونی مثل اون حرف بزنی»

چنین رفتارهایی بوی فرزندپروری کمال‌گرایانه را می‌دهند!

حالا نتیجه چنین روش تربیتی چیست؟

این سبک فرزندپروری می‌تواند منجر به شکل‌گیری طرحواره‌های نقص/ شرم، بی‌اعتمادی/ سوءاستفاده، عیب‌جویی افراطی و رهاشدگی/ بی‌ثباتی در کودکان شود.

2ـ سبک فرزندپروری محرومیت هیجانی

منظور از محرومیت هیجانی، محرومیت از محبت، همدلی و حمایت والدین است. به این مثال‌ توجه کنید: 

«گریه نکن! پسرا/ دخترای قوی که گریه نمی‌کنن»

در سبک فرزندپروری با طرحواره محرومیت هیجانی، والدین توجهی به نیازهای عاطفی فرزند خود ندارند، آن‌ها را نادیده می‌گیرند و حتی بچه‌ها را از بروز هیجان‌های طبیعی خود محروم می‌کنند.

 ابراز احساسات برای این والدین دشوار است و ممکن است نتوانند آزادنه و شفاف احساسات خود را بیان نکنند و از ابراز محبت، عشق و صمیمیت به فرزندان خود دریغ کنند.

کودکانی که با این سبک تربیتی بزرگ می‌شوند، در بزرگسالی احساس تنهایی، غم، نادیده گرفته شدن، درک نشدن، حمایت نشدن و… دارند.

این شیوه تربیتی می‌تواند کودک را گرفتار طرحواره‌ای با همین نام کند. فرزندانی که در چنین فضایی رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، ممکن است در ایجاد و حفظ دلبستگی‌های سالم هم مشکل داشته باشند.

بیشتر بخوانید:

3ـ سبک فرزندپروری تحقیرکننده

مقایسه، توهین، تحقیر، تمسخر، انتقاد و سرزنش کودک سر کوچک‌ترین مسئله‌ای، از ویژگی‌های بارز این سبک فرزندپروری است. این والدین اشتباهات کوچک و بزرگ و قدیمی و جدید بچه‌ها را دائماً به رخ‌شان می‌کشند و اغلب به آن‌ها این احساس را القا می‌کنند که به اندازه کافی خوب و مورد تایید نیستند.

«لازم نکرده کمکم کنی، بدتر همه چیز رو خراب می‌کنی»، «هیچ وقت نمی‌تونی هیچ کاری رو درست انجام بدی»، «هم سن و سالای تو فلان کارو می‌کنن، اونوقت تو…»؛ همه این‌‌ها نمونه‌هایی از رفتارهای والدین تحقیرکننده هستند.

این بچه‌ها معمولاً عزت نفس پایینی دارند، احساس ارزشمندی و دوست‌داشتنی بودن نمی‌کنند، منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند و دچار طرحواره‌های شرم و نقص، بی‌کفایتی و… می‌شوند.

4ـ سبک فرزندپروری بدبینانه و هراسناک

سبک فرزند پروری بدبینانه

کارتون سفرهای گالیور را دیده‌اید؟ شخصیت اصلی این انیمیشن یک جمله معروف داشت که اگر آن را تماشا کرده باشید یادتان می آید: «من می‌دونم کارمون تمومه!»، «من که قبلاً گفته بودم…»

والدینی که با سبک فرزندپروری و الگوهای رفتاری بدبینانه و هراسناک، فرزندشان را تربیت می‌کنند، مثل آقای گالیور هستند! یعنی به همه چیز و همه کس بدبین‌اند و همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بینند.

از نظر آن‌ها دنیای بیرون از خانه می‌تواند مکانی خطرناک و ترسناکی باشد و این هراس را به بچه‌ها هم منتقل می‌کنند.

این والدین دائماً به فرزندان خود درباره خطرات احتمالی هشدار می‌دهند و بیش از حد محتاط و مراقب همه چیز هستند. آن‌ها حتی حاضرند آزادی فرزند خود را محدود و او را از کسب تجربه‌های جدید منع کنند و در دایره امنی که خودشان تعریف کرده‌اند نگه دارند؛ مبادا که گزندی به‌ آن‌ها برسد!

برای مثال، این جملات را از زبان این والدین زیاد شنیده‌اید:

  • «با غریبه‌ها حرف نزنی‌ها/ از غریبه‌ها چیزی نگیری‌ها»
  • «تو هر قدر هم که بزرگ بشی، بازم بچه منی، من باید ازت مراقبت کنم»
  • «تنها نرو، بذار منم همراهت بیام»

در نتیجه این روش تربیت فرزند، بچه‌ها درگیر طرحواره منفی‌گرایی/ بدبینی می‌شوند که در نتیجه‌ آن، انواع اختلالات اضطرابی، اعتماد‌به‌نفس پایین، گوشه‌گیری و روابط ناسالم و محدود اجتماعی بروز و ظهور می‌کند.

5ـ سبک فرزندپروری تنبیه‌کننده

این والدین معتقدند مجازات و تنبیه تنها راه نشان دادن عواقب کارها و هدایت بچه‌ها به راه راست است و اصلاً تنبیه برای تربیت فرزند ضروری است! حالا این تنبیه می‌تواند به شکل تنبیه فیزیکی، محرومیت از یک‌سری امتیازات یا تحقیر و سرزنش کلامی باشد.

در واقع والدینی که با سبک فرزندپروری تنبیه‌کننده فرزندشان را تربیت می‌کنند، از تنبیه فیزیکی و روانی به‌عنوان ابزاری برای کنترل رفتار فرزندان خود استفاده می‌کنند و نسبت به هر اشتباهی که فرزندشان مرتکب شود، واکنش خشونت‌آمیزی دارند. 

این والدین به جای تشویق، بولد کردن ویژگی‌های مثبت و نقاط قوت بچه‌ها، با ایجاد ترس و هراس در دل آن‌ها، بچه‌ها را وادار به اطاعت از خودشان می‌‌کنند.

نتیجه چه می‌شود؟ طرحواره‌های تنبیه، بی‌اعتمادی/سوءاستفاده و اطاعت در آن‌ها فعال می‌شود و باعث بروز عادات ناسالمی مثل خودزنی، آسیب زدن به خود، پرخوری یا کم‌خوری عصبی، کینه‌توزی و… می‌شود. 

مثال بزنیم؟

  • «چون بهم دروغ گفتی، تا شب حق نداری از اتاقت بیای بیرون»
  • «اگه تو امتحان ۲۰ نشی، گوشیتو ازت می‌گیرم»

6ـ سبک فرزندپروری رهاکننده (طردکننده)

 این والدین کم‌ترین دخالت و مشارکت را در تربیت و پرورش فرزندان خود دارند و مسئولیت خاصی در قبال آن‌ها حس نمی‌کنند!این بچه‌ها معمولاً از جانب والدین توجه و محبت کافی دریافت نمی‌کنند و نیازهای جسمی و عاطفی آن‌ها اغلب بی‌پاسخ می‌ماند. در ضمن اتفاقات روزمره آن‌ها برای والدین اهمیتی ندارد و نظارتی روی رفتارهایشان نمی‌شود. این والدین از نیازها و احساسات فرزندان خود نیز بی‌خبر هستند.

برای نمونه، این جملات را زیاد از زبان والدین طردکننده می‌شنوید:

  • «من خیلی خسته هستم، نمی‌تونم الان شام درست کنم. خودت یه چیزی برای خودت پیدا کن.»
  • «من تا دیروقت سر کار هستم، تو فردا خودت باید بری مدرسه.»

بیشتر بخوانید:

8ـ سبک فرزندپروری استثمارگر

والدین استثمارگر از فرزندان خود برای برآورده کردن نیازهای عاطفی، جسمی و روانی خودشان استفاده و بهره‌کشی می‌کنند! مثلاً اغلب این والدین از فرزندان خود انتظار دارند که در صورت بیماری یا سالخوردگی ۲۴ ساعته از آن‌ها مراقبت کنند، یا آن‌ها را برای جبران کمبودهای خود در زندگی، وادار به انجام کارهای خلاف میل‌شان می‌کنند.

این والدین طوری رفتار می‌کنند که انگار بچه‌ها به آن‌ها مدیون هستند و برای جبران لطف و محبتشان باید هر کاری که از آن‌ها خواسته می‌شود را انجام دهند.

برای مثال، به این نمونه‌ها توجه کنید:

  • «تو باید همیشه در کنار من باشی و از من مراقبت کنی»
  • «تو باید بری سرکار و تو خرج خونه به من کمک کنی»
  • «تو باید وقتی از مدرسه میای، کارهای خونه رو انجام بدی»

این سبک فرزندپروری، یکی از ریشه‌های اصلی ایجاد تله‌ یا طرحواره‌های رهاشدگی و بی‌اعتمادی در بزرگسالی است.

8ـ سبک فرزندپروری مشروط

سبک فرزند پروری مشروط

از نظر این دسته از والدین، ابراز عشق، محبت، قدردانی، احترام، افتخار و کلاً هر کُنشی، مشروط به عملکرد و رفتار بچه‌ها و همراه با هزار اما و اگر است!
یعنی اگر بچه‌ها خواسته‌های والدین را درست و با موفقیت انجام دادند، آن‌وقت لایق همه چیزهایی که گفتیم هستند؛ در غیر این صورت، یا هیچ‌کدام از این نیازها تامین نمی‌شود و محبت و تشویقی در کار نیست، یا بچه‌ها به‌شدت نقد و سرزنش و گاهی تنبیه می‌شوند.

به نمونه‌هایی از این رفتارها در سبک فرزندپروری شرطی دقت کنید:

  • «اگر در امتحانت نمره 20 بگیری، برای تو یک دوچرخه می‌خرم»
  • «اگر در کنکور رتبه دو رقمی بیاوری، بهت افتخار می‌کنم»
  • «اگر اتاق خودت رو تمیز نکنی، دیگه دوستت ندارم»
  • «اگر غذاتو کامل بخوری، می‌ذارم بری با دوستت بازی کنی»

تمام این «اگر»ها بعدها در بزرگسالی باعث ایجاد طرحواره‌هایی مثل پذیرش‌جویی، تله اطاعت و… می‌شوند.

9ـ سبک فرزندپروری کنترل‌کننده

همان‌طور که از عنوان این بخش حدس می‌زنید، والدین کنترل‌‌گر، به شکل افراطی روی تمام جنبه‌های زندگی فرزندان خود دخالت و کنترل دارند و سعی می‌کنند همه چیز را تحت نظر داشته باشند. این والدین معمولاً به بچه‌ها اجازه نمی‌دهند آزادانه و مستقل تصمیم بگیرند و خیلی به رای و نظر بچه‌ها اعتماد ندارند. 

والدین کنتر‌ل‌گر، روی همه چیز از انتخاب دوست و رشته تحصیلی گرفته تا انتخاب‌های معمولی‌تری مثل لباسی که فرزندشان می‌پوشد، کنترل کاملی بر روی زندگی فرزندان دارند و مانع رشد و شکوفایی خلاقیت، استقلال، اعتماد‌به‌نفس و… کودک می‌شوند و تله گرفتاری/ در دام افتادگی را در او فعال می‌کنند.

این هم از سبک‌های فرزندپروری جفری یانگ.

و کلام آخر…

همانطور که در این مقاله گفتیم، ترکیب سبک‌‌های فرزندپروری با رویکرد طرحواره درمانی به شما والدین کمک می‌کند که با اصلاح الگوهای ناسالم فرزندپروری، به فرزندان خود در شکل‌گیری طرحواره‌های سازگار کمک کنید و ارتباط سالم‌تری را با فرزند خود شکل دهید.

حالا شما برای ما بنویسید؟ آیا تجربه‌ای در مقابله با این تله‌ها و طرحواره‌های ناسازگار در خودتان یا فرزندتان داشتید؟ چطور توانستید آن را درمان کنید؟
منتظر دریافت و خواندن نظرات و تجربیات شما هستیم!

Hidden
نظرات شما

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Array