مشاهده بازی بچهها در کوچه تجربه مشترک همه ما است؛ شاید حتی خودمان هم در بچگی اهل بازی در کوچه و گرمگرفتن با همسایههای هم سنوسال خودمان بودیم. این روزها، بازی کودکان در کوچه یکی از بحثبرانگیزترین مسائل حوزه تربیت فرزند محسوب میشود که موافقان و مخالفان متعددی دارد. رویکرد این مقاله نسبت به بازی کودکان در کوچه، منفی است و تلاش میکنیم با اتکا به مطالعات و تحقیقات معتبر، دلایل آن را توضیح دهیم تا در نهایت، پاسخ مناسبی به سؤال شما بدهیم: چیکار کنم بچم تو کوچه نره؟!
سرفصلهای این مطلب
Toggleبازی بچه در کوچه؛ خوب یا بد؟
طبق مطالعات روانشناسی، دورهای از زندگی کودکان وجود دارد که باید طی آن، وابستگی خود به والدین را کاهش دهند؛ یعنی کودک باید ترس از جهان اطراف و تفکر ناتوانی را کنار بگذارد و بفهمد که میتواند:
- بدون پدر و مادر از پس خودش بربیاید،
- برخی نیازهایش را بهتنهایی برطرف کند.
این دوره طبیعی مزایای زیر را به دنبال خواهد داشت:
- افزایش استقلال کودک
- کاهش وابستگی به والدین
- یادگیری ارزش آزمونوخطا
- پرورش خلاقیت و کنجکاوی
- کسب تجربه و درک مفهوم آن
- پرورش مهارتهایی مانند حل مسئله، تفکر انتقادی و غیره
اما مشابه هر تغییر مهم دیگری در ذهن کودک، این مورد نیز نیازمند هدایت و نظارت والدین خواهد بود. این مرحله نهتنها برای کودکان، بلکه برای والدین نیز بسیار مهم است؛ زیرا باید بتوانند بین نیاز کودک به اجتماعی شدن و استقلال با ترس خود و مسئله امنیت کودک، تعادل ایجاد کنند.
- بیشتر بخوانید: فرزند پروری چیست؟
- بیشتر بخوانید: نقش مادر در فرزند پروری
- بیشتر بخوانید: بچه هام خیلی اذیت میکنن چیکار کنم؟
- بیشتر بخوانید: اختلال یادگیری در دانش آموزان
بسیاری از والدین، تسلیم احساساتی مانند ترس میشوند و مانع از رشد کودک در این مرحله مهم، خواهند شد. از طرفی، برخی والدین از آن طرف بام میافتند و اصطلاحاً، کودک را رها میکنند تا خودش بزرگ شود! اگر از دسته دوم هستید، 2 نکته را به یاد داشته باشید:
- کودکان باید در فضاهای کودکانه و مناسب سنشان اجتماعی شوند و بالطبع، مهارت و سطح استقلال متناسب با سنشان به دست بیاورند.
- کودکی که توسط والدینش تربیت نشود، جامعه او را تربیت میکند؛ به همین ترتیب، بازی کودکان در کوچه زمینهساز بیاحترامی به کودک، به خطر انداختن او و افزایش احتمال بروز رفتارهای نامناسب و سرکشی را فراهم خواهد کرد.
چرا بازی کودکان در کوچه و محله کار درستی نیست؟
در این بخش، ایراد مسئله بازی کودکان در کوچه را از جوانب مختلف بررسی میکنیم:
1_ فضای نامناسب
به دلیل شهرسازی نامناسب و غیراصولی، در اکثر شهرها و محلههای ایران، فضای خانوادگی وجود ندارد. فضای خانوادگی یعنی فضایی که تزییناتش، قوانینش، تفریحاتش و غذاهایش مختص قشر یا سنوسال خاصی نباشند و افراد خردسال “نیز“ بتوانند بدون مشکل در آن محیط حضور پیدا کنند. بهعنوانمثال، کافه یک فضای خانوادگی نیست؛ زیرا کافهها محل تجمع دوستانه نوجوانان و بزرگسالان هستند و به همان نسبت، موضوعات صحبت، نوع پوشش، دیزاین کافه و غیره مناسب همین قشر است. اما بیشتر رستورانها و هتلها فضای خانوادگی دارند.
بیشتر بخوانید: لجبازی کودک 5 ساله
کوچه نیز یکی از فضاهای نامناسب برای بازی کودکان است؛ زیرا
- وسایل نقلیه در آن تردد میکنند،
- محل رفتوآمد افراد شناس و ناشناس است،
- رفتار سایر کودکان و حتی بزرگسالان نسبت به فرزند شما قابلپیشبینی نیست،
- برای بازی ساخته نشده است و به دلیل وجود آسفالت، جوبهای عمیق و جدول ایمن نیست،
- در بیشتر کوچهها ماشینهای زیادی پارک میشوند یا پوشش گیاهی قابلتوجهی وجود دارد که فضای ایدهآلی برای آزار کودکان فراهم میکند.
بازی در پارک بهمراتب بهتر از بازی در کوچه است؛ اما باتوجهبه غیراستاندارد بودن پارکها، تعداد کم آنها و عدم نظارت نیروی انتظامی بر فضای پارک (جلوگیری از هجوم و تجمع افراد معتاد، بیخانمان یا نوجوانان دردسرساز) پارکها هم انتخاب مناسبی برای بازی کودکان نیستند؛ مگر در محلههای خاص یا با نظارت مستقیم والدین.
بیشتر بخوانید:
2_ امنیت
بسیاری از والدین معتقدند چون بازی کودکان در کوچه از قدیم مرسوم بوده است، پس حتماً باید در این دوره و زمانه نیز ادامه پیدا کند! جدا از این که بازی کودکان در کوچه در زمانهای قدیم نیز کار درستی نبود و مضرات زیادی به دنبال داشت، شما باید عنصر مهم امنیت اجتماعی را نیز در نظر بگیرید.
در گذشته، جمعیت مردم به طرز قابلتوجهی کمتر بود؛ بنابراین، صمیمیت بیشتری بین مردم وجود داشت و همه یکدیگر را میشناختند. از طرفی، مردم روحیه کمک و مشارکت بالاتری نیز داشتند. بهعنوانمثال، اگر کسی مزاحم یک خانم میشد، کودکی را آزار میداد، کیفی میدزدید یا حتی حالش در خیابان بد میشد، افراد زیادی آماده کمک بودند. به دلایل مختلفی، این رفتار مردم تغییر کرده است و شما نمیتوانید به اعتبار دیگران، کودک را به خیابان بفرستید؛ یعنی خیالتان راحت نیست که
- سوپری محل هوای بچهها را دارد،
- فلان همسایه همیشه حواسش است،
- بچهها خودشان از یکدیگر مراقبت میکنند!
از طرفی، باید احتمال بروز موارد جدی اینچنینی را نیز در نظر بگیرید؛ زیرا بازی در کوچه بدون نظارت مستقیم یک بزرگسال واجد شرایط صورت میگیرد:
- ربوده شدن کودک
- ابتلا به انواع بیماریها
- روبهرویی کودک با افراد پدوفیل و آزارگر
- بروز آسیبهای جسمی ناشی از تصادفات
- بروز درگیری بین شما و کودکتان با سایر همسایهها
- درگیری و دعوا بین کودکان و بروز آسیبهای ناخواسته
- یادگیری اصول نامناسب و متغیر باارزشهای خانوادگی شما
3_ یادگیری مسائل نامناسب
تمام افراد یک محله (البته درصورتیکه رهگذرها را در نظر نگیریم!) از یک قشر نیستند؛ به همین نسبت، ارزشها و معیارهای بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. بهعنوانمثال، ممکن است دو همسایه هر روز با روی خوش با هم صحبت کنند؛ اما باورها، عقاید و سبک تربیتی یکی سنتی باشد و دیگری مدرن. این تفاوت در ارتباطات بزرگسالانه مشکل چندانی ایجاد نمیکند؛ اما کودکانی که در سن رشد هستند و تازه متوجه دنیای اطراف خود شدهاند، ظرفیت روبهرویی با این حجم از تضاد و تناقض را ندارند.
در این شرایط، نهتنها کودک گیج میشود، بلکه کار شما بهعنوان والدین برای آموزش کودک نیز دشوارتر خواهد شد. از طرفی، بازی در کوچه یک فعالیت کاملاً مستقل است؛ درست مانند بازیهای ویدئویی که کاراکتر در مراحل اولیه بدون هیچ کمکی در صحرا گم میشود! فرایند بازی در کوچه شامل بهکارگیری و استفاده از چند فعالیت مهم و پیچیده درآنواحد است:
- دوست پیداکردن
- تشخیص دوست از دشمن
- محافظت از خود در برابر بزرگسالان ناسالم یا همبازیها
- برقراری ارتباط همزمان با افراد بزرگتر، کوچکتر و هم سنوسال
کودکان نمیتوانند در لحظه به بیش از 2 مسئله بپردازند و هر چه تعداد این مسائل بیشتر شود، درک و قدرت پردازش کودک پایینتر میآید؛ بنابراین، امکان آسیبهای جسمی و اخلاقی نیز در او افزایش خواهند یافت.
در صورت استفاده از فضاهای استانداردی مانند مدرسه، کلاسهای فوقبرنامه و غیره برای بازی کودک، میتوانید تا حد زیادی از پیشزمینه کودکان و طرز تفکر و تربیت خانوادههایشان اطمینان حاصل کنید. ضمن آن که حضور مربی در فضاهای اینچنینی، فعالیت کودکان را در حد بازی کنترل خواهد کرد و ارتباط کودکان به حاشیه کشیده نخواهد شد.
- بیشتر بخوانید: خطاهای فرزند پروری
- بیشتر بخوانید: سبک های فرزند پروری
- بیشتر بخوانید: سبک های غلط فرزند پروری
- بیشتر بخوانید: اختلال یادگیری کودک
چیکار کنم بچم تو کوچه نره؟
باتوجهبه مسئلهای که در ابتدای مقاله به آن پرداختیم، کودک باید در اجتماع قرار بگیرد؛ در غیر این صورت، بسیاری از مهارتهای ضروریاش پیشرفت نخواهند کرد. بااینحال، حضور کودک در اجتماع باید بهصورت کنترل شده و با نظارت و مراقبت مستقیم والدین صورت بگیرد. درصورتیکه کودک شما نسبت به بازی در کوچه اصرار میکند یا با تماشای بازی همسنوسالهایش در کوچه بهانه میگیرد، از روشهای زیر کمک بگیرید:
1_ برای کودک قانون تعیین کنید و به او آموزش دهید!
هر خانه و خانوادهای قانونی دارد؛ قانون خانه شما هم بازینکردن در کوچه است! البته توضیح این مسئله به کودکان نیازمند ظرافت و زیرکی به خصوصی از جانب شما خواهد بود. طبق مطالعات، کودکان و نوجوانان تنها زمانی از قوانین اطاعت میکنند که با آنها موافق باشند؛ موافقت هم ارتباط مستقیمی با درک علت وضع قانون و جبران محدودیت فعلی از جانب والدین دارد!
پرخاش به کودک یا استفاده از لحن دستوری و قاطع برای ممنوع کردن بازی در کوچه هیچ سودی برایتان نخواهد داشت. در عوض، باید به زبانی ساده، خیرخواهانه و منطقی، علت این قانون را توضیح دهید:
- هر کاری مکانی دارد و مکان بازی، پارک و شهربازی است، نه کوچه!
- خانه ما در طبقه سوم است؛ اگر در کوچه بازی کنی من نمیتوانم راحت مراقبت باشم!
- محله ما در مرکز شهر است و در بیشتر موارد شلوغ خواهد بود؛ رفتوآمد وسایل نقلیه خطرناک است!
- کوچه یک فضای عمومی و متعلق به همه است؛ نباید برای کارهای شخصی مانند بازی مانع استفاده دیگران از این فضا شویم.
- محله ما خیلی خلوت است و کوچکترین صدایی در تمام خانهها میپیچد؛ به نظرت درست است دیگران بهخاطر بازیکردن ما اذیت شوند؟
هر چقدر کودک بهانه تراشید، با همین لحن و شیوه به او پاسخ دهید تا کمکم قانع شود که چاره دیگری نیست. از طرفی، نه شنیدن برای کودک ناراحتکننده است؛ مخصوصاً اگر سایر کودکان در کوچه بازی کنند و او اجازه نداشته باشد. در این شرایط، شما باید این محدودیت را به شیوه دیگری جبران کنید:
- فضا یا اتاقی مخصوص بازی برای کودک ایجاد کنید،
- دوستان کودک را به خانه دعوت کنید تا با هم بازی کنند،
- فضای حیاط را ایمنسازی کنید و در همان محدوده اجازه بازی بدهید،
- برای کودک وقت بگذارید تا تشنه برقراری ارتباط با افراد خارج از خانه نباشد،
- با سایر والدین هماهنگ کنید و کودکان را با هم به پارک، شهربازی، سینما و غیره ببرید،
- کودک را در کلاسهای هنر، ورزش و شنا ثبتنام کنید تا نیاز اجتماعی شدن او برطرف شود.
درصورتیکه اولویتهای مالی دیگری دارید و مایل نیستید برای کلاسها یا تفریحات هزینه کنید، میتوانید مواردی مانند گردشهای خانوادگی، پیادهرویهای شبانه یا غروب، دوچرخهسواری یا اسکیت سواری با یکدیگر و سایر موارد اینچنینی را در برنامه خود بگنجانید. هر کاری میکنید، کودک را در کوچه رها نکنید!
- بیشتر بخوانید: تربیت فرزند
- بیشتر بخوانید: تربیت فرزند پسر
- بیشتر بخوانید: تربیت فرزند دختر
- بیشتر بخوانید: جهشی خواندن
2_ کودک را با عواقب خطر آشنا کنید!
در بسیاری از موارد، کودک تا خودش چیزی را تجربه نکند، آن را نمیپذیرد؛ بنابراین، در برخی موارد ناچاریم برخلافمیلباطنی خود، کودک را با عواقب خطر روبهرو کنیم و کمی او را بترسانیم. عملکرد والدین و نحوه بیان این موضوع توسط آنها بسیار مهم است؛ زیرا گفتههای شما باید در حدی باشد که کودک متوجه خطر شود، نه این که کلاً قید بیرون رفتن از خانه را بزند و تبدیل به یک فرد مضطرب و ترسو شود. توصیه میکنیم از عبارات ترسناک، لحنهای پرخاشگرایانه و غیره پرهیز کنید و صرفاً خطر را برای کودک توضیح دهید. بهعنوانمثال:
یکی از دلایلی که من نگران بازی در کوچه هستم، وجود وسایل نقلیه است. تابهحال زمانی که سوار ماشین هستیم به اطراف نگاه کردهای؟ حتی زمانی که آرام رانندگی میکنم، باز هم میتوانی ببینی درختها، ساختمانها و خیابانها چقدر سریع حرکت میکنند. زمانی که در ماشین هستیم متوجه سرعت و قدرت آن نیستیم. به همین خاطر، بسیاری از رانندهها هنگام رانندگی اشتباه میکنند و نمیتوانند سرعت ماشین را کنترل کنند. اگر ماشین به وسیلهای یا فردی برخورد کند، حسابی به او آسیب خواهد زد.
در ادامه، برخی ویدئوهای یوتیوب که درمورد برخورد ماشینها به اجسام مختلف هستند را به او نشان دهید. ویدیوهایی را انتخاب کنید که فاقد خشونت، خونریزی و آسیب به انسان و موجودات زنده باشند؛ زیرا هدف ما در این قسمت تنها نشاندادن قدرت تخریب ماشین و آسیبزننده بودن آن است و میخواهیم کودک احتیاط کند، نه اینکه بترسد.
3_ غلبه بر وسوسه ها را به کودک بیاموزید!
ارزش اصلی انجام هر کار، باتوجهبه میزان چالشبرانگیز بودن آن برای فرد تعیین میشود. اطاعت از قوانین ساده یا قوانینی که طبق میل کودک هستند، همواره آسان است؛ اما کودک باید بتواند در شرایط حساس و وسوسه برانگیزی که تصمیمگیری در آنها دشوار میشود نیز توصیههای شما را رعایت کند.
بهعنوانمثال، واکنش اولیه هر کودک به افتادن توپ یا بادکنک، دویدن به دنبال آن است؛ اما زمانی میگوییم کودک به حرف والدینش گوش میکند که بتواند این تمایل ناگهانی به دویدن را کنترل کند. بهعبارتدیگر، کودک باید بتواند امنیت و منطق را بر لذتهای آنی ترجیح دهد. درصورتیکه برای تثبیت این مفهوم به مشکل خوردید، از مورد قبل استفاده کنید و پیامدهای عدم رعایت قوانین را به او یادآوری کنید. بهعنوانمثال، درصورتیکه دور از چشم شما در خوردن بستنی زیادهروی کند، اجازه استفاده از تبلت را تا زمان مشخصی نخواهد داشت.
4_ قسمتی از بازی کودک باشید!
در بسیاری از موارد، والدین ماهیت بازی را به ابزاری برای سرگرمکردن کودک و راحت شدن از شیطنتهای او تقلیل میدهند؛ اما بازی فعالیتی است که دو هدف دارد:
- پرورش انواع مهارتهای جسمی و ذهنی
- ایجاد ارتباط مثبت و قوی بین کودک و والدین
درصورتیکه بازیهای کودک این دو معیار مهم را نداشته باشند، او به بازی بدون ساختار عادت میکند؛ یعنی انتظار دارد زمان بازی، خودش باشد و قانونهای خودش! بهاینترتیب، شما قدرت تأثیرگذاری خود در این زمینه را از دست میدهید. یکی از پاسخهای مهم سؤال “چیکار کنم بچم تو کوچه نره؟” در همین مسئله نهفته است.
لج کردن کودک برای انجام کاری برخلاف نظر شما، نشاندهنده عدم اعتماد او به تصمیمگیریهای شما در مورد یک مسئله خواهد بود. یکی از دلایل اصرار کودکان به بازی در کوچه، کمرنگ بودن نقش شما در روند بازی او است؛ به زبان ساده:
اگر زمان بازی حضور نداری و برای من وقت نمیگذاری؛ چطور ناگهان میخواهی جزوی از بازی من باشی و برای زمان و مکانش تصمیم بگیری؟!
البته توجه داشته باشید که نباید این مسئله را با سرکشی اشتباه بگیرید. بهطورکلی، توصیه میکنیم کودک را بهگونهای عادت دهید که همواره تحت نظارت شما بازی کند تا حضور و نظرات شما برایش آزاردهنده نباشد و به آنها اعتماد کند.
5_ با پنبه سر ببرید!
یادتان هست در بخش قانونگذاری برای کودک به لزوم استفاده از لحن مناسب اشاره کردم؟ هر جا که نیاز به فریبدادن کودک دارید، باید با همین فرمول پیش بروید! در شرایطی از متد سربریدن با پنبه استفاده میکنیم که به هر علتی، تسلیم شدهاید و میخواهید به کودک اجازه دهید در کوچه بازی کند! در این شرایط، شما میتوانید:
- محدوده مشخصی از کوچه را مشخص کنید و به کودک بگویید اجازه ندارد فراتر از آن برود.
- از کودک بخواهید دستورات شما را دو یا سه بار تکرار کند تا مطمئن شوید آن را متوجه شده است.
- به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بازی او نظارت داشته باشید و زمان مشخصی برای آن در نظر بگیرید.
- آزادی کودک را به طور تدریجی و باتوجهبه نحوه عملکردش افزایش دهید و مطمئن شوید که او متوجه این رویکرد شما شده است.
بهاینترتیب، شما اجازه را صادر کردهاید؛ اما با شرطوشروط بهخصوص خودتان! شما میتوانید بسته به دیدگاه و رویکرد خود، شرایط را به صورتی تنظیم کنید که کودک خودش از بازی در کوچه منصرف شود. بهعنوانمثال، کودک میتواند ساعات محدودی و در مسافت مشخصی با همسایههایش بازی کند، اما بازی تحت چنین شرایطی اصلاً قابلمقایسه با بازی و خوشگذرانی باشگاه، استخر و سایر تفریحات او نخواهند بود. به همین ترتیب، کودک نتیجه میگیرد بین این دو نوع تفریح، باید کدام را انتخاب کند؛ بنابراین، هم به هدفتان میرسید، هم غرور کودک را خرد نمیکنید و اجازه تصمیمگیری به او میدهید.
چطور فضای بیرون را برای بازی کودک امن کنم؟
باتوجهبه باور عمومی جامعه ما دررابطهبا قوی بارآوردن کودکان، متأسفانه برخی از والدین و خانوادهها همچنان نسبت به بازی در کوچه اصرار دارند. از طرفی، کودک نیاز به رشد اجتماعی و استقلال نیز خواهند داشت. پس باید چه کرد؟ چیکار کنم بچم تو کوچه نره و درعینحال، روند اجتماعی شدن و استقلال را بهخوبی طی کند؟
1_ خطرات را بهخوبی بشناسید
برای آرامکردن ذهن خود و فراهمکردن فرصت اجتماعی شدن کودک در عین حفظ امنیت او، باید لیستی از خطرات محتمل را شناسایی کنید. این خطرات به دودسته کلی تقسیم میشوند:
- خطرات درونی؛ مانند ناآگاهی کودک در مورد مسائل مختلف، رفتارهای نامناسب او یا ذهنیتهای اشتباه کودک
- خطرات بیرونی؛ مانند ناایمن و غیراصولی بودن محیط بازی، امن نبودن محله، رفتار نامناسب یا پرخاشگرایانه سایر کودکان، وجود حیوانات بیمار، رفتوآمد بزرگسالان و نوجوانان در محیط یا احتمال تصادف و دزدیدهشدن کودک
شناسایی خطرات همیشه قدم اول برای محافظت از خود در برابر آنها خواهد بود. البته باید این خطرات را به زبان ساده و بدون ترساندن کودک با او نیز در میان بگذارید.
2_ دوستان کودک را بشناسید
این که بدانید کودک چه ساعتی و در چه محیطی بازی میکند کافی نیست و باید دوستان او را نیز بهخوبی بشناسید. برای این کار، میتوانید در خلال صحبت با کودک، درمورد دوستانش پرسوجو کنید. توجه داشته باشید در این مسئله، باید واکنشهایتان را کنترل کنید؛ زیرا در صورت مشاهده واکنش شدید از سوی شما، کودک دیگر مسائل را با شما در میان نخواهد گذاشت. بعد از اینکه نام دوستانش را فهمیدید، کمی درمورد خانوادههایشان پرسوجو کنید و نظر همسایگان را به طور غیرمستقیم در موردشان بپرسید.
در مراحل بعدی، میتوانید دوستان کودک را برای یک عصرانه ساده به خانه دعوت کنید یا با والدین آنها آشنا شوید. فرزند شما باید با کودکانی در ارتباط باشد که
- با خانوادههای خود ارتباط مثبت و نزدیکی داشته باشند،
- رفتارهای مخرب، پرخاشگرایانه و تکانشی نداشته باشند،
- طبق معیارهای مورد قبول شما پرورشیافتهاند و ارزشهای مشابهی دارند،
- احساس دوستی بین آنها شکلگرفته باشد و تمایل به مراقبت از یکدیگر داشته باشند،
- قوانین مشخصی توسط خانواده برایشان تعیین شده باشد و اصطلاحاً، باری به هر جهت نباشند.
3_ از وسایل الکترونیکی استفاده کنید
اگر کودک شما مسئولیتپذیر است، برای او یک تلفن همراه تهیه کنید تا حین بازی، آن را به همراه داشته باشد. در این صورت، میتوانید مرتب با او در تماس باشید و از امنیت او اطمینان حاصل کنید. اگر احتمال استفاده نامناسب از تلفن همراه برایتان نگرانکننده است، میتوانید تنظیمات نظارت والدین را فعال کنید. درصورتیکه تمایلی به تهیه تلفن همراه ندارید، ساعتهای هوشمند نیز گزینههای مناسبی برای ردیابی مسیر کودکان خواهند بود. بهطورکلی، بهتر است برگهای شامل نام، آدرس و تلفنهای ضروری را در جیب لباس کودک قرار دهید.
کلام آخر
چیکار کنم بچم تو کوچه نره؟ یکی از مهمترین سؤالات والدین ایرانی است؛ زیرا زمان تصمیمگیری، باید مواردی مانند عرف جامعه، امکانات شهر برای تفریح کودکان، احساسات کودک، مسائل مالی و خطرات احتمالی را در نظر بگیرند. درهرصورت، با سبکسنگین کردن تمام متغیرها، به این نتیجه میرسیم که معایب این کار بهمراتب بیشتر از مزایای آن خواهد بود. پاسخ قاطعی برای سوال چیکار کنم بچم تو کوچه نره؟ وجود ندارد؛ زیرا والدین باید با درنظرگرفتن شرایط خود، محله و روحیات کودک از روشهای ابداعی استفاده کنند.
منابع